مهدویت در خصوص مسائل دینی و مهدویت
|
دراینکه تاریخ پیدایش اهل سنت از چه زمانی آغاز شده است، اقوالی ذکر شده است. اما قبل از آنکه به تاریخ پیدایش بپردازیم، لازم است در مورد واژه اهل «سنت» یاد آور شویم که اهل سنت به معنای آنچه در ذهن است – یعنی پیروان سنت پیامبر(ص)- نیست؛ چرا که در کتاب «صحیح مسلم» در مورد واژه «سنت» آمده: «هی الطریقه المعتاده سواء کانت حسنه او سیئه»[1]. یعنی سنت به معنای راه عادی است خواه خوب باشد یا بد. و لذا می توان گفت بیشتر کسانی که خود شان را اهل سنت می نامند در واقع پیرو سنت ابوبکر و عمر هستند نه سنت پیامبر(ص) و بنا براین نسبت به سنت پیامبر(ص) باید ایشان را اهل تسنّن نامید نه اهل سنّت. اما درعین حال در اینکه تاریخ پیدایش اهل سنت از چه زمانی آغاز شده است، اقوالی ذکر شده که به آن اشاره می کنیم: موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: ادامه مطلب حضرت آیتالله بهجت(ره) معتقد است: ولی فقیه باید تمام شئونات امام معصوم به استثنای امامت و آنچه را که مخصوص امام معصوم است، داشته باشد و بدون تشکیلات حکومتی، دشمنان نخواهند گذاشت که حکومت و آئین اسلامی عملی شود. موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: ادامه مطلب ما نمیگذاریم ایران سقوط کند! در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای انگلیسی و روسی که حملات و هجوم ها به ملت شیعه اوج گرفته بود، مرحوم آیت الله العظمی نائینی خیلی پریشان بودند و نگران از اینکه این وضع به کجا خواهد انجامید، نکند این کشور محبّ و دوستدار امام زمان (عج) از بین برود و سقوط کند و...
در همین حال، شبی به امام عصر (عج) متوسل میشوند و در حال توسل و گریه و ناراحتی در عالم رؤیا می بینند: دیواری است به شکل نقشه ایران که شکست برداشته و خم شده و در حال افتادن است. در زیر این دیوار، یک عده زن و بچه نشستهاند و دیوار دارد روی سرشان خراب میشود. مرحوم نائینی وقتی این صحنه را می بیند به قدری نگران می شود که فریاد می زند و میگوید: خدایا! این وضع به کجا خواهد انجامید؟ در این حال میبیند که حضرت ولی عصر(عج) تشریف آوردند و دست مبارکشان را به طرف دیواری که خم شده و در حال افتادن بود، گرفتند و آن را بلند کردند و آن را سرجایش قرار دادند و فرمودند: «اینجا شیعهخانه ماست؛ می شکند، خم می شود، خطر هست، ولی ما نمی گذاریم سقوط کند. ما نگهش می داریم». برگرفته از: کتاب میر مهر، مسعود پورسید آقایی(با اندک تصرف). موضوعات مرتبط: مهدویت، احادیث آخرالزمان، ، برچسبها: سؤال: آیا ابو بکر به دستور پیامبر اکرم (ص) امام جماعت شده است ؟ موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: ادامه مطلب
جواب: پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیه 21 سوره «طور» بدست آورد. خداوند مى فرماید: «کسانى که ایمان آوردند، و فرزندانشان به پیروى از آنها ایمان اختیار کردند، ما فرزندانشان را در بهشت، به آنها ملحق مى کنیم، بى آنکه از عمل آنها چیزى بکاهیم» (وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمان أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْء). این نیز، خود یک نعمت بزرگ است که انسان، فرزندان با ایمان و مورد علاقه اش را در بهشت در کنار خود ببیند، و از انس با آنها لذت برد، بى آنکه از اعمال او چیزى کاسته شود. از تعبیرات آیه، برمى آید که منظور، فرزندان بالغى است که در مسیر پدران گام برمى دارند، در ایمان از آنها پیروى مى کنند، و از نظر مکتبى به آنها ملحق مى شوند. این گونه افراد، اگر از نظر عمل، کوتاهى و تقصیراتى داشته باشند، خداوند به احترام پدران صالح، آنها را مى بخشد و ترفیع مقام مى دهد، و به درجه آنان مى رساند، و این موهبتى است بزرگ براى پدران و فرزندان. ولى جمعى از مفسران، «ذُرِّیَّه» را در اینجا به معنى اعم تفسیر کرده اند، به طورى که اطفال خردسال را نیز شامل مى شود، اما این تفسیر با ظاهر آیه سازگار نیست; زیرا تبعیت در ایمان، دلیل بر رسیدن به مرحله بلوغ یا نزدیک آن است. مگر این که گفته شود: اطفال خردسال در قیامت به مرحله بلوغ مى رسند، و آزمایش مى شوند، هر گاه از این آزمایش پیروز درآیند، ملحق به پدران مى شوند، چنان که این معنى در حدیثى در کتاب «کافى» آمده است، که از امام(علیه السلام) از اطفال مؤمنان سؤال کردند، در پاسخ فرمود: «روز قیامت که مى شود خداوند آنها را جمع مى کند، آتشى برمى افروزد و به آنها دستور مى دهد خود را در آتش بیفکنند، آنها که این دستور را عملى کنند، آتش براى آنها سرد و سالم مى شود و سعادتمندند، و آنها که سر باز زنند، از لطف خدا محروم مى شوند». ولى، این حدیث، علاوه بر این که از نظر سند ضعیف است، اشکالات دیگرى در متن آن وجود دارد که اینجا جاى شرح آن نیست. البته، هیچ مانعى ندارد که فرزندان خردسال نیز، به احترام پدران به بهشت روند، و در کنار آنها قرار گیرند، سخن در این است که آیا آیه فوق، ناظر به این مطلب مى باشد یا نه؟ گفتیم: تعبیر به پیروى از پدران در ایمان، نشان مى دهد که منظور بزرگسالان است. به هر حال، از آنجا که ارتقاء این فرزندان به درجه پدران، ممکن است این توهم را به وجود آورد که از اعمال پدران برمى دارند و به فرزندان مى دهند، به دنبال آن آمده است: وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْء: «ما چیزى از اعمال آنها نمى کاهیم». «ابن عباس» از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که فرمود: اِذا دَخَلَ الرَّجُلُ الْجَنَّةَ سَأَلَ عَنْ اَبَوَیْهِ وَ زَوْجَتِهِ وَ وَلَدِهِ، فَیُقالُ لَهُ اِنَّهُمْ لَمْ یَبْلُغُوا دَرَجَتَکَ وَ عَمَلَکَ، فَیَقُولُ رَبِّ قَدْ عَمِلْتُ لِی وَ لَهُمْ فَیُؤْمَرُ بِاِلْحاقِهِمْ بِهِ: «هنگامى که انسان وارد بهشت مى شود، سراغ پدر و مادر و همسر و فرزندانش را مى گیرد، به او مى گویند: آنها به درجه و مقام و عمل تو نرسیده اند، عرض مى کند: پروردگارا! من براى خودم و آنها عمل کردم، در اینجا دستور داده مى شود که آنها را به او ملحق کنید».(1) موضوعات مرتبط: قرآنی، تفسیر آیات ، ، برچسبها: آرزوی زیارت امام صادق (علیه السلام)
صفوان بن یحیی گفت: عبیدی به من گفت ، که زن من ، اهل من ، گفت من آرزوی زیارت جعفربن محمد را دارم ، گفتم من چیزی در بساط ندارم ، گفت من همه زیورم را میدهم ، خرج سفر را آماده کن ، مرا ببر به زیارت امام ششم . گفت حُلیّ و زیور این زن را وسیله سفر کردم. وقتی رسید نزدیک مدینه، به حال احتضار درآمد، من سراسیمه رفتم نزدِ امام ، پرسید حال تو چطوره؟ گفت آمده ام با اهلم برای زیارت شما. اما ماجرا این است. فرمود: تو برای این قضیه غمگینی ، بله یابن رسول الله! ، فرمود: الآن برو زن تو نشسته و آن زن خدمتکار دارد فلان غذا را به کام او می گذارد. ای قلب عالم ! و ای روح پیکر هستی ! گفت سراسیمه حرکت کردم ، رفتم دیدم زن در کمال سلامت نشسته است، همان طوری که گفته بود زن خدمت گزار هم همان غذا را به او می داد گفتم ماجرا چیست؟ گفت ماجرا این است: حال مرا دیدی ؟ عزرائیل آمد روح مرا بگیرد ، ناگهان دیدم یک آقایی وارد شد ، گفت وقتی نشانه ها را بیان کرد دیدم همان کسی که من الآن از خدمت او آمدم لباسش را گفت ، خصوصیاتش را گفت . گفت وارد شد تا وارد شد عزرائیل سلام کرد ، وقتی سلام کرد آن آقا به عزرائیل فرمود مگر تو مأمور نیستی به اطاعت ما ، بلی أیها الامام ، تعبیر عزرائیل هم این بود گفت بله ای امام ، من مأمور به طاعتت هستم فرمود من به تو امر می کنم تا بیست سال دیگر به سراغ این زن نیا ، این است خودش ، این است مذهبش . موضوعات مرتبط: احادیث و حکایات از معصومین، ، برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |