مهدویت در خصوص مسائل دینی و مهدویت
|
موضوعات مرتبط: مهدویت، ، برچسبها: ادامه مطلب
|
گروه مهدويت
|
سؤال كننده : علي ميرزايي توضيح سؤال :آيا حديثي يا روايتي وجود دارد مبني بر اين که مردم آخر الزمان از مردم زمان پيامبر يا معصومين ديگر برتري دارند؟ يعني: با وجود نديدن امام و پيامبر و معجزات آنان و فتنه هاي آخر الزمان که هيچ يک از دوران را فرا نگرفته بود خداوند به مومنين آخر الزمان وعدهي خاصي داده باشد؟ آيا چنين اميدواري هست كه مردم آخر الزمان با وجود عبادت نسبت به آنان برتري داشته باشند؟ پاسخ :در مورد سئوال شما دوست گرامي به عنوان نمونه چند روايت زير را تقديم ميكنيم:
موضوعات مرتبط: مهدویت، ، برچسبها: ادامه مطلب نظر آيت الله بهجت را درمورد وعده ظهور به پيرمردها و پيرزنها را بنويسيد. توجه به حضرت ولي عصر (عج) و انتظار فرج و ظهور آن حضرت از عبادات بزرگ به شمار ميآيد. امّا زمان ظهور آن حضرت از اسرار خفيّه الهي بوده و بر همگان پوشيده است و هيچ كس حق ندارد زماني براي آن معين نموده و يا وعده ظهور حتمي آن حضرت را بدهد و فقط خداوند از آن آگاه است.[1] و حتي خود حضرت هم از زمان ظهور خود مطلع نيست. امّا در رابطه با سؤال شما از دفتر آيت الله بهجت تحقيق به عمل آمد و مشخص شد، حضرت آيت الله بهجت چنين سخني بيان نكردهاند، اگر چه اغلب بزرگان فرمودهاند كه انشاء الله ظهور نزديك است. و وظيفه همه دعا براي تعجيل حضرت ولي عصر (عج) ميباشد. بنابراين نسبت دادن اين سخن به حضرت آيت الله بهجت صحيح نبوده و آن بزرگوار هم قطعاً به روايات واقف بوده و وعدة ظهور به پيرمردها و پيرزنها ندادهاند. قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ : افضل الاعمال انتظار الفرج؛ برترين اعمال امت من انتظار فرج است. (محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 122) موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها:
هنگامي كه امام زمان (عج) ظهور مي كنند اولين كاري كه ايشان انجام مي دهند چه مي باشد؟ آنچه در سرلوحة اولويت هاي حضرت مهدي (عج) قرار دارد بر دو نوع است : الف) اقدامات حضرت پس از ظهور كه در شهر مكه انجام مي دهند. ب) برنامه هاي حضرت پس از ورود به شهر مدينه. الف) اولويت هاي اقدامات حضرت در شهر مكه 1. معرفي: حضرت امام سجاد ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند: «آن حضرت به سخن گفتن پرداخته و مي فرمايند كه ايها الناس منم فلاني (مهدي) پسر فلاني (حضرت امام عسكري ـ عليه السّلام ـ ) منم پسر پيغمبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ دعوت مي كنم شما را به آنچه پيغمبر خدا را دعوت مي كرد. 2. دفاع در برابر مهاجمان: در ادامه حديث فوق آمده: «پس هجوم مي آورند كه او را بكشند پس سيصد و سيزده تن از او دفاع مي كنند[1] 3. نيايش: پس از دفاع، «حضرت بين دو نقطة ركن و مقام (در خانة خدا) چهار ركعت نماز مي گذارند.»[2] 4. بيعت گرفتن: حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ : «پس آنگاه به اسم او از آسمان ندا شود و او در پشت مقام باشد. اصحاب به ايشان عرض مي كنند: اكنون ديگر به اسم شما ندا شد، منتظر چه هستيد؟ آنگاه دست او را بگيرند و براي بيعت عمومي بياورند حضرت آمده و به حجرالاسود تكيه نموده و...»[3] 5. سخنراني مراسم اخذ بيعت: «و اولين جمله اي كه ايشان با آن كلام خود آغاز مي كند اين آيه است: «بقية الله خيرٌ لكن إن كنتم مؤمنين:باقيماندة حجت خدا براي شما بهتر است البته اگر مؤمن بوده ايد: سپس بگويد: منم بقية الله. مشروح اين سخنان در اين منابع آمده: 1. بحارالانوار، 52/25/238/105 و ب 26/ ص 305/ح 78 2. مهدي منتظري ـ عليه السّلام ـ ، آيت الله محمد جواد خراساني، نورالاصفياء، ص 344. آنگاه سيصد و سيرده نفر با او بيعت كرده و ديگران هم بيعت مي كنند. 6. ارجاء عدالت و حدود الهي: حضرت امام رضا ـ عليه السّلام ـ : «آنگاه كه مراسم بيعت تمام شود، سراغ طايفة «بني شيبه»(كليد داران و خادمان خائن خانة خدا ) بيايد، دست هاي ايشان را قطع كند براي اينكه ايشان دزدهاي خانة خدايند. دست و پايشان را قطع نموده ايشان را در مكه بگرداند و منادي ندا دهد: اينها دزدان خانة خدا هستند...»[4] البته حضرت چنين اقداماتي را براي قبيلة قريش هم انجام مي دهند [5] 7. تكميل تعداد ياران 10 هزار نفر اصلي. 8. تعيين حاكم براي مكه. 9. خروج از مكه و عزيمت به مدينه. منبع مطالعه، مهدي منتظر ـ عليه السّلام ـ آيت الله سيد جواد خراساني،نشر نورالاصفياء ص 344 حضرت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ بنده اي مؤمن نخواهد بود مگر اينكه هوي و خواست او تابع آنچه من (از طرف خدا) آورده ام باشد و از آن رويگردان نباشد. [1] . بحارالانوار، مجلسي، 52،ب 26، ص 306، ح 79، ط بيروت، الوفاء. [2] . از حضرت امام محمد باقر ـ عليه السّلام ـ : معجم الاحاديث، الامام المهدي ـ عليه السّلام ـ ، 3/295/-831. [3] . بحار/62/26/294/43. [4] . عيون اخبار الامام الرضا ـ عليه السّلام ـ ، ط كتابفروشي طوسي، 1/ب 28/ ص 273/فرهنگ؛ بحارالانوار، ط الوفاء، 52/27/313/6؛ مهدي منتظر ـ عليه السّلام ـ ، آيت الله خراساني، 348. [5] . ر. ك: مهدي منتظر ، همان. موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: 13 جمادی الثانی وفات حضرت ام البنین علیها السلام در این روز در سال 64 هجری حضرت ام البنین علیها السلام همسر امیرالمؤمنین علیه السلام و مادر قمر بنی هاشم علیه السلام از دینا رحلت فرمودند. نام مبارک آن حضرت فاطمه ، و کنیه شریفشان ام البنین است ، و آن حضرت به همین کنیه معروفند . پدر آن حضرت حزام بن خالد، و مادرشان لیلی دختر شهید بن ابی عامر است . امیر المؤمنین علیه السلام آن حضرت را به همسری برگزیدند و خداوند چهار پسر به آن حضرت عنایت فرمود: حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام ، عبدالله ، جعفر و عثمان علیهم السلام که هر چهار پسر در کربلا شهید شدند. بانوانی که از کربلا به مدینه مراجعت کردند، در خانه ام البنین علیها السلام عزاداری میکردند. آن حضرت اگر چه در کربلا نبود ولی از ناله و گریه قرار نداشت و همه روزه و به بقیع می رفت و آنقدر جانسوز مرثیه می خواند که مروان با آن قساوت قلب گریه می کرد. هنگامی که زنها او را ام البنین خطاب می کردند و تسلیت می دادند ، می فرمود :« دیگر مرا ام البنین نخوانید » . این گریه و زاری حضرت ادامه داشت تا بدرود حیات گفت. موضوعات مرتبط: مهدویت، ، برچسبها: وهابیت و سلفی گری در تشیع (نگرشی بر جریان انحرافی شکل گرفته)
با نگرش به تاریخچه وهابیت و سلفی گری و انحراف شدید آنها در اسلام ناب محمدی(ص) که شروع آن با تفکر ابن تیمیم آغاز و بعدها توسط محمد بن عبدالوهاب به اوج خود رسید در می یابیم اینان در تفکر خود که بر گرفته از تفکر و شالوده یهودیت است این بیان را می دارند که کتاب خدا برای مابس است ، و دیگر به هیچ چیز حتی وجود مرقد مطهر رسول اکرم (ص) نیازی نیست ، و سنت همان سنت اولیه است و مانند زمان رسول خدا(ص) نیازی به تحول و پیشرفت نداریم . و با این طرز فکر بر تمامی مذاهب اسلامی از قبیل تشیع و حتی مذاهب اهل سنت تاختند و این امر همچنان ادامه دارد ، در تفکر آنها نیازی به تفسیر قرآن و احادیث رسول اکرم(ص) و دیگر صحاحه نیست .
واقعا تاسفآور است در زماني كه البته بيشتر به زمان دولت اصلاحات برميگردد، كتابهاي متعددي درباره عرفانهاي كاذب وارداتي در همين كشور از وزارت ارشاد مجوز گرفتهاند. وقتي انسان كتابهاي آنها را ميخواند، ميبيند كه عدهاي جاهل و شياد، مدعي باطن و معنويت و عرفان شدهاند. اين چه عرفاني است كه با همه دنياپرستي ميسازد. بايد تاسف خورد كه اين كتابها در اين كشور نشر شد و صدايي هم برنخواست؛ كشوري كه اساسش اسلام و تشيع است و نظامش نظامي است براساس توحيد و كتاب و سنت، چگونه ميتواند اين امور را تحمل كند. جريان انحرافي امروز، تمام انحرافات گذشته را با هم دارد متاسفانه بايد گفت در زمان ما هم جرياني انحرافي كه گويا تمام نكات انحرافات گذشته را با هم در يكجا جمع دارد، در كمرنگ كردن نقش علما و در ترويج ايرانيگري و قوميتگرايي بسيار تلاش ميكند و مردم را ارجاع ميدهد به كوروش و هخامنش و ديگران و از آن طرف در ترويج عرفانهاي كاذب، در جنگيري و رمالي هم تلاش ميكند كه مشخص نيست اينها چه نسبتي با دين دارد. در حالي كه اينها هم دم از روشنفكري ميزنند و با سكولارها خيلي راحت جمع ميشوند و همراهي ميكنند و هم با عدهاي از هنرمندان لاابالي دمخور هستند و عرفانهاي كاذب را ترويج ميكنند و البته از اينكه با اجانب هم پنهاني ارتباط بگيرند خيلي ابايي ندارند. بايد به هوش باشيم، نظامي كه براساس اسلام و كتاب و سنت تشكيل شده، ميبايست مراقب اين جريان انحرافي و امثال آن باشد و بايد بدانيم كه ما مسلمانيم، مسلماني كه با حقتعالي عهد بسته كه راه او را طي و كتاب و سنت را تبعيت كند، اينچنين مسلماني حتما اولين كارش فهم كتاب و سنت است و در اولين قدم نياز به متخصص و عالم دين دارد؛ اما شما در خصايص اين گروه انحرافي ميبينيد كه اين گروه دين را به گوشهاي در زندگي ميبرند و ميگويند قلبت صاف باشد. متاسفانه عقيده اينها اينگونه است كه در روابط با نامحرم آزادند، در تماس با روشنفكران سكولار و گاه ملحد و پريدن با آنها آزاد هستند، در رجوع به جنگير و رمال آزادند، با دراويش آزادند، آيا اين است حدود الهي؟ اين است حرمات الهي؟ در طرز تفکر این جریان انحرافی بیان می شود که امام زمان (عج) خود این کشور را رهبری می کند و ما نیازی به ولایت فقیه و علما نداریم ، کسانیکه این طرز فکر را دارند باید گفت که حتی الفبای مهدویت و اصل غیبت را نفهمیده اند و درواقع اینان خر مذهبانی هستند که دانسته یا از روی جهل به مذهب تشیع لطمه سهمگین وارد می کند یک روز ادعا می کنند امام زمان(عج) فلان پیغام را رسانده و روز دیگر ادعا می کنند که جامعه باید رها شود تا فساد شکل بگیرد تا امر ظهور واقع گردد روز دیگر ادعا می کند که انبیاءالهی نعوذبالله مدیریت ندارند و باردیگر می گویند کسانیکه موسیقی را نهی می کنند از موسیقی چیزی نمی فهمند و در آخر اسلام ایرانی و عید نوروز را علم کرده و در برابر اسلام ناب محمدی(ع) قرار می دهند، چقدر احمق ونادان باید باشند که اینگونه فکر می کنند البته اینان از پشتوانه مالی و سیاسی بالایی نیز برخوردارند که نمونه بارز آن فتنه سی دی بسوی ظهور است که در این سی دی سعی شده است باطل و حق را درآمیخته و نتیجه دلخواه خود را از آن بدست آرند. در اینجا ذکر چند نکته و سوال وجود دارد : 1-آیا در زمان حیات معصومین(ع) آنها نعوذ بالله قادر به اداره امت اسلامی نبودن که حاکمان فاسق بر مسند حکومت نشسته بودند یا دلیل آن نادانی مردم آن زمان بود . 2- آیا علت غیبت آقا امام زمان (عج) به دلیل همین بی بصیرتی مردم نبود تا با غیبت خود امت اسلامی به این بصیرت برسند که تنها راه نجات بشیریت توسل به ریسمان الهی و البته حجت های خدا ست. 3- آیا همین روحانیت مانند شیخ کلینی , شیخ صدوق و علامه مجلسی و ...... نبودند که از بیش از هفتصد هزار حدیث جعلی از پیامبر احادیث معتبر و دعاهای اصیل را جدا و جهان تشیع را حفظ کردند. 4- آیا همین روحانیت نبودند با ایستادگی در مقابل جبهه استکبار دین خدا را حفظ و از هر تحریف و گزندی محفوظ داشتن ؟ 5- آیا انقلاب اسلامی با رهبری غیر روحانیت به پیروزی رسید . 6_ آیا رزمندگان ، شهدا ، جانبازان به فرمان غیر ولایت فقیه به جبهه ها رفتن و خونها دادن و اسلام را محفوظ داشتن . 7- در کدام وصیتنامه از شهدا سراغ دارید که صحبت از جامعه مدنی و اسلام ایرانی و عزت هخامنشی توصیه شده باشد . 8- آیا در فتنه 88 بصیرت و رهبری ولایت فقیه نبود که حق را روشن و باطل را محو نمود. و صدها سئوال از این قبیل که جواب هر یک از آنها حط بطلان بر اندیشه اسلام و مهدویت بدون روحانیت است . اسلام بدون روحانیت و ولایت فقیه عین ظلالت و گمراهیست هر چند که پیشانیمان بر اثر سجده پینه بسته باشد
جريان سكولاريسم و روشنفكران سكولار را در كشورهاي اسلامي تقويت می شوند تا باز در مقابل علما و متخصصان فهم ديني جهتگيري كنند. در همين كشور ما آرامآرام به اينها پر و بال دادند تا جايي كه اسلام منهاي روحانيت، تز اصلي بعضيها شد. موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: مشهورترين دانشمند فقيه و محدث نامى شيعه، در نيمه اول سده چهارم هجرى، ثقةالاسلام محمّد بن يعقوب بن اسحاق كلينى رازى، معروف به «كلينى» يا «شيخ كلينى» است. كلينى اصالتا ايرانى و از روستاى «كلين» واقع در 38 كيلومترى شهررى و ناحيه جنوب غربى جاده قم ـ تهران، نزديك حسن آباد كنونى است. به همين جهت، او را به لقب «رازى»، منسوب به «رى» هم مى خوانند. (1) موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: ادامه مطلب حديث اول (1)
موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: ادامه مطلب ارتباط علما با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
آية الله ميرزاي شيرازي (ره): در زماني كه استعمار انگليس امتياز انحصاري كشت و فروش توتون و تنباكو را در ايران بدست گرفت و قصد نفوذ و استعمار كشور را داشت، علماء در صدد مقابله بر آمدند. آية الله سيد محمد فشاركي نزد استادشان ميرزاي شيرازي بزرگ آمده و طي صحبت صريحي از ايشان مي خواهند، بر عليه استعمار انگليس قيام كرده و موضع شديدي اتّخاذ نمايد. حضرت آية الله العظمي ميرزاي شيرازي نظري به ايشان افكنده مي فرمايد: «مدّتهاست كه در فكر آن بودم ودر اين مدّت، جهات مختلف اين فتوي را بررسي كردم تا اينكه ديروز به نتيجة نهائي رسيدم و امروز به سرداب مقدّس رفتم تا از مولايم امام زمان (ع) اجازة حكم بگيرم و آقا نيز اجازه فرمودند و قبل از آمدن شما حكم را نوشتم».
و اينگونه بود كه ايشان حكم الهي خود را به اين مضمون صادر كردند.«اليوم استعمال توتون و تنباكو بأيّ نحوكان، در حكم محاربة با امام زمان ـ سلام الله عليه ـ است.»وطومار استعمار را در كشور ايران با عنايت حضرت ولي عصر (عج) در آن زمان در هم پيچيدند.[1] آية الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني(ره): آية الله بهجت (حفظه الله) فرمودند: «آقا سيد ابوالحسن اصفهاني(ره) براي يكي از علماء سنّي مجلس فاتحه اقامه كرد. شخصي به ايشان اعتراض ميكند كه چرا از سهم امام (ع) اينگونه مجالس را برگذار مي كنيد. ايشان به شخص معترض ورقة سبزي را نشان داده بود كه بنابر نقل، به خطّ و امضاي حضرت غايب ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) بود و ايشان هم يقين كرده بود كه ورقه از جانب حضرت است كه به مرحوم سيد اجازه داده بود كه: «سهم امام را در آنچه موجب اعتلاي مذهب حق است صرف نمايد.»[2] حضرت آية الله العظمي مرعشي نجفي (ره): بنابر آنچه در زندگينامة معظّمله ذكر شده، ايشان سه مرتبه موفق به تشرّف به خدمت حضرت شدند، كه ما در اينجا يك مورد را به طور اختصار ذكر مي كنيم: «در ايّام تحصيل علوم ديني و فقه اهل بيت (ع) در نجف اشرف شوق زياد جهت ديدار جمال مولايمان بقيةالله الاعظم (عج) داشتم. با خود عهد كردم كه چهل شب چهارشنبه پياده به مسجد سهله بروم؛ به اين نيّت كه جمال آقا صاحب الامر (عليه السلام) را زيارت و به اين فوز بزرگ نائل شوم. تا 35 يا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً اين شب، رفتنم از نجف به تأخير افتاد و هوا ابري و باراني بود. نزديك مسجد سهله خندقي بود. هنگامي كه به آنجا رسيدم بر اثر تاريكي شب وحشت و ترس وجودِ مرا فرا گرفت... ناگهان صداي پائي از دنبال سر شنيدم كه بيشتر ترسيدم. برگشتم به عقب، سيّد عربي را با لباس اهل باديه ديدم. نزديك آمد و با صداي فصيح گفت: «اي سيد، سلام عليكم» ترس و وحشت به كلي از وجودم رفت و تعجب آور بود كه در اين تاريكي ايشان چگونه متوجّه سيادت من شد. به هر حال سخن گفته و مي رفتيم. از من سؤال كرد: قصد كجا داري؟گفتم مسجد سهله. گفت: به چه جهت؟ گفتم: به قصد تشّرف زيارت ولي عصر (ع) مقداري كه رفتيم به مسجد زيدبن صوحان رسيديم، داخل شده و نماز خوانديم و بعد از دعائي كه سيّد خواند كه كأن ديوار و سنگها با او دعا مي خواندند انقلاب عجيبي در خودم احساس كردم كه از وصف آن عاجزم. بعد سيّد فرمود: تو گرسنهاي و سه قرص نان و سه خيار سبز تازه در سفره داشت كه باهم خورديم و من به اين معني منتقل نشدم كه در وسط زمستان خيار تازه از كجا آمده سپس داخل مسجد سهله شده ايشان اعمال مقامات را انجام دادند ومن هم تبعيت كردم و نماز مغرب و عشاء را هم به ايشان اقتدا نمودم... بعد به ايشان گفتم: چاي و قهوه و يا دخانيات ميل داريد؟ فرمودند: اينها از فضول زندگي است و ما از اين فضولات دوريم»... بعد صحبتهائي بين آن بزرگوار و آقاي مرعشي رّد و بدل مي شود و آقا سفارشاتي به ايشان مي كنند از جمله تأكيد بر خواندن زيارت عاشوراء و قرائت قرآن. سپس آقاي مرعشي به جهت حاجتي از مسجد بيرون رفته و به ذهنشان خطور ميكند كه اين بزرگوار كيستند؟ برمي گردد و ديگر آقارا نمي بيند و يقين مي كند كه حجةبنالحسن المهدي (ع) بودهاند.»[3] يكي ديگر از تشرفات ايشان در سامرّاء[4] در سرداب مقدّس بعد از اينكه چند شب در آنجا بيتوته كرده و به حضرت متوسل مي شوند، رخ مي دهد و تشرف ديگر در مسير رفتن به امامزاده سيد محمد (ع) حاصل مي گردد.[5] حضرت آية الله قاضي(ره): آقا سيّد هاشم حدّاد فرموده اند: «حضرت آقا (آية الله قاضي) خيلي در گفتارشان و در قيام و قعودشان و به طور كلي در مواقع تغيير از حالتي به حالت ديگر خصوص كلمة «يا صاحب الزمان» را بر زبان جاري ميكردند. يك روز يك نفر از ايشان پرسيد: آيا شما خدمت حضرت وليّ عصر ارواحنافداه مشرّف شدهايد؟ فرمودند: كور است هر چشمي كه صبح از خواب بيدار شود ودر اوّلين نظر نگاهش به امام زمان (عج)نيفتد.»[6] دأب و عادت ايشان در تربيت شاگردان بر اين بوده كه در ابتدا احاديث مربوط به غيبت و ظهور ولي عصر (عج) را براي آنها تدريس ميفرمودند.[7] مرحوم علامه طباطبائي نقل كردهاند كه: «مرحوم قاضي ميفرمود، در روايت است وقتي حضرت قائم ظهور ميكند و ياران ايشان گِرد او جمع مي شوند حضرت به آنها مطلبي مي گويد كه همه گرد عالم متفرّق مي شوند و چون داراي طّيالارض هستند همه جا را تفحص كرده، درمي يابند كه غير از ايشان كسي داراي ولايت مطلقة الهيه نيست، به مكه بر مي گردند و با ايشان بيعت ميكنند. آنگاه ايشان فرمودند: آن كلمه اي راكه حضرت به ياران خويش مي گويد و متفرق مي شوند من ميدانم كه چيست.» و اين سخن بلندي است كه مرحوم قاضي (ره) فرمودند.[8] توسّل به حضرت مهدي (عج)جهت شهرية طلاب: بارها پيش آمده، كه وجوهات به جهت شهرية طلاب به دست مراجع نرسيده وآن بزرگواران و يا نمايندة آنها با توسّل به محضر ولي عصر (ع) به طور معجزه آسا، پول مورد نياز را دريافت كردهاند. از جمله اينكه موقعي چند ماه شهرية طلاب نميرسد و پولي در اختيار حاج شيخ عبدالكريم حائري (ره) نبوده و متوسّل به ولي عصر (عج) مي شوند بعد از ظهري، آقاي گلپايگاني در خواب مي شنوند كه منادي ندا مي كند: به آشيخ عبدالكريمبگويند كه از گريههاي امام زمان (ع) وجوه متوجه قم شد. بعد كه به حاج شيخ ميگويند، ايشان مي فرمايد: يك نفر آمده و تقبّل كرده هرماه شهرية طلاب را بدهد.[9] در قضية ديگر حضرت آية الله گلپايگاني فرموده بودند: در زمان حاج شيخ عبدالكريم ، طلبهها از مقسّم شهرية ايشان آشيخ محمّد تقي بافقي درخواست عباي زمستاني مي كنند. او با حاج شيخ در ميان مي گذارد، حاج شيخ مي فرمايد: از كجا بياورم. بالاخره آقاي بافقي مي گويد من به جمكران مي روم و از امام زمان ميگيرم. شب جمعهاي به جمكران رفته متوسّل به حضرت ميشوند و فردا خدمت حاج شيخ آمده ميگويد: آقا وعده دادند چهارصد عبا به تعداد طلاب مرحمت نمايند. و روز شنبه يكي از تجاّر چهارصد عبا ميآورد و بين طلاب تقسيم ميگردد.[10] حضرت آية الله العظمي بهاءالديني (ره): حجةالاسلام حيدري كاشاني در كتاب سيري در آفاق اينگونه نقل كردهاند: «آنچه خود از دو لب مبارك حضرت آية الله بهاءالديني(ره) شنيدم، اين بود كه فرمودند: مدّت شصت سال بود كه ما آرزوي زيارت حضرت را داشتيم يك روز در حال نقاهت و كسالت در اين اطاق خوابيده بودم يك مرتبه آقا از در اطاق ديگر وارد شد.سلام محكمي به من كرد آنچنان سلامي كه در مدت شصت سال كسي چنين سلامي به ما نكرده بود . و آن قدر گيج شديم كه نفهميديم جواب سلام را داديم يا نه. آقا تبسّمي كرد و احوالپرسي و از آن در خارج شد.»[11] يكي ديگر از شاگردان ايشان مي گويد: «مدّتي بود آقا در قنوت نمازها تغيير رويه داده و به جاي دعاهاي مرسوم، دعاي فرج حضرت ولي عصر (عج) «اللّهم كن لوليّك الحجة بن الحسن(ع)...» را مي خواندند . وقتي در فرصت مناسبي علت را از ايشان جويا شديم، فرمودند: «حضرت پيغام دادند در قنوت بهمن دعا كنيد.»[12] اين بود چند نمونه از ارتباط سربازان حضرت ولي عصر (عج) با مولاي خويش و توجه و عنايت آن وجود مقدّس به عاشقان حقيقي خود، به اميد اينكه ما نيز مورد عنايات و توجهات خاص آن حضرت قرار بگيريم ان شاء الله. پي نوشتها: [1] . عنايت حضرت مهدي (ع) به علماء و طلاب ـ ص48 موضوعات مرتبط: مهدویت، ، برچسبها: عنوان: یورش به خانه وحی
محقق: گروه معارف و تحقیقات اسلامی افسانه یا واقعیّت؟اخیراً یک فرد ناآگاه از تاریخ صحیح اسلام در منطقه سیستان و بلوچستان مقاله اى درباره دخت گرامى پیامبر(صلى الله علیه وآله)نوشته و نام آن را «افسانه شهادت فاطمه زهرا(علیها السلام)» گذارده است. در این مقاله پس از ذکر مناقب و فضایل آن حضرت، خواسته است شهادت و بى حرمتى را که درباره آن حضرت انجام گرفته، منکر شود و بعضى دیگر، در سخنرانى هاى خود بر آن تأکید دارند. از آنجا که بخشى از این مقاله، تحریف روشن تاریخ اسلام است، ما را بر آن داشت که به گوشه اى از این تحریف و بیان بخشى از این حقایق بپردازیم تا ثابت شود شهادت بانوى اسلام یک واقعیّت انکارناپذیر تاریخى است و اگر آنها چنین بحثى را آغاز نکرده بودند، ما در این شرایط، آن را دنبال نمى کردیم. در این نوشتار امور ذیل را پى مى گیریم: 1. حضرت زهرا(علیها السلام) در لسان رسول خدا(صلى الله علیه وآله) 2. احترام خانه آن حضرت در قرآن و سنت. 3. هتک حرمت خانه آن حضرت. به امید آنکه با تشریح این نقاط سه گانه، نویسنده مقاله، در برابر حقیقت سر تسلیم فرود آورد. و از نوشته خود نادم و پشیمان گردد و به جبران کار خود بپردازد. این نکته حائز اهمیت است که تمام مطالب این نوشتار از منابع معروف اهل سنّت گرفته شده است. موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: ادامه مطلب
امام علي عليه السلام: با مهدي ما , حجت هاي الهي پايان مي پذيرد , او آخرين امام و نجات بخش امت است. موضوعات مرتبط: مهدویت، روایات در باره مهدویت، ، برچسبها: ادامه مطلب
حضرت علی(ع) به عمر در حالیکه آنرا به اجبار جهت بیعت می بردند فرمود:
جز یک مطلب چیزی نمی گویم . شما را بخدا یادآور میشوم که ای مقداد و ابوذر و زبیر و سلمان ، من از پیامبر (ص) شنیدم که می فرمود : صندوقی از آتش وجود دارد که در آن دوازده نفرند، شش نفر از اولین و شش نفر از آخرین . آن صندوق در چاهی در قعر جهنم در صندوق قفل شده دیگری است . بر در آن چاه صخره ای است که هرگاه خداوند بخواهد جهنم را شعله ور نماید آن صخره را از در آن چاه بر می دارد و جهنم از شعله و حرارت آن چاه شعله ور می شود . علی (ع) فرمود : شما شاهد بودید که از پیامبر(ص) درباره آنان و «اولین » سئوال کردم ، فرمود: اما «اولین» عبارتند از : فرزند آدم که برادرش (هابیل) را کشت،و فرعون فرعونها، و آن کسی که با ابراهیم(ع) درباره خداوند به منازعه پرداخت و دونفر از بنی اسرائیل که کتابشان را تحریف کردند و سنتشان را تغییر دادند، یکی از آنان کسی بود که یهودیان را یهودی نمود و دیگری نصاری را نصرانی کرد . و ابلیس ششمی آنان است . و اما«آخرین» عبارتند از دجال و این پنج نفر اصحاب سقیفه (ابوبکر و عمر و عثمان ....) و نوشته و جبت و طاغوتی که بر سر آن با هم عهد بسته اند بر عداوت با تو - ای برادرم - هم پیمان شده اند، و بعد از من بر علیه تو متحد می شوند . این و این ، که پیامبر(ص) آنان را برای ما نام برد و بر شمرد . سلمان می گوید : ما گفتیم : راست گفتی ، ما شهادت می دهیم که این مطلب را از پیامبر(ص) شنیدیم (1) 1- کتاب سلیم بن قیس هلالی ص موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: مفتي عربستان سعودي در خطبههاي نماز جمعه شهر رياض، ضمن حمله شديد به شيعيان، وجود امام زمان(عج) را دروغي بزرگ دانست. به گزارش پايگاه اطلاع رساني شبكه خبري العالم، "شيخ عبدالعزيز آل الشيخ" (لعنت الله علیه )مفتي و رئيس كميته علماي عربستان افزود: "كساني كه اعتقاد دارند امام غايبي وجود دارد كه با ظهور خود اوضاع را تصحيح و احكام شرعي جديدي را برپا ميكند دروغگو و مغالطه گر هستند، اينان بايد بدانند دين ما دين كاملي است و پيامبر اكرم(ص)، همه رسالت را به طور كامل تبليغ كرد و اسلام ديگر نيازي به اضافه چيزي ندارد." شفاف كه اين خبر را داده افزوده است: بزرگترين مرجع ديني وهابيها درحالي اين سخنان بيپايه را ميگويد كه همه مسلمانان اعم از شيعه و سني بر وجود امام زمان(عج) اتفاق نظر دارند و تنها اختلاف آنان در اين است كه شيعيان معتقد به غيبت امام هستند، ولي اهل سنت اعتقاد دارند كه امام زمان هنوز به دنيا نيامده است. اظهارات مفتي عربستان نشان ميدهد كه وهابيون به هيچ وجه با عقايد شيعيان آشنايي ندارند و تنها هم و غم آنان، سركوب پيروان اهل بيت(ع) است.
(خداوند تمام مفتی های ملعون عربستان را وآل سعود کافر را لعنت نماید) اللم عجل لولیک الفرج موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: وقتي كه امام زمان(عج) شيعيان بحرين را نجات دادند اين روزها با بيداري اسلامي، شاهد تحولات گستردهاي در منطقه هستيم. اما بحرين حالت ويژهتري را به خود اختصاص داده و در كنار تمام صحنههاي زيباي قرائت دعاي فرج امام زمان(عج) در ميدان لؤلؤ ، اينك بحرين شرايط مظلومانهتري را به خود گرفته و تمام شيعيان و مسلمانان واقعي در بحرين شرايط سختي را تجربه ميكنند. به گزارش جهان اما اين شرايط، به گونهاي ديگر مسبوق به سابقه است و آن هنگامي است كه پادشاه بحرين ميرفت تا با دسيسه وهابيون زمانه خود، شيعيان بحرين را به شهادت برساند اما با عنايت مستقيم امام زمان(عج) شيعيان بحرين نجات يافتند. اين واقعه كه با عنوان قضيه انار در روضههاي مرحوم كافي معروف است، حكايت از حضور يك ناصبي متعصب و دشمن اهل بيت پيامبر(ص) به عنوان وزير حاكم وقت بحرين دارد كه از هيچ دسيسهاي جهت ضربه زدن به شيعيان كوتاهي نميکرد و در مهمترين دسيسهاش، اناري را خدمت حاكم ارائه ميكند كه با حك شدن برجسته مطالبي خلاف عقايد شيعيان بر روي آن و جلوه دادن آن به عنوان معجزه الهي و دليلي بر بطلان شيعيان، حاكم را قانع مينمايد كه در صورت عدم پاسخ مناسب شيعيان در برابر اين واقعه يا شيعيان مطيع خواستههاي آنها شده يا كشته شوند. بزرگان شيعيان بحرين نيز با احضار حاكم و با مشاهده اين انار، مضطرب و از حاكم سه روز مهلت ميخواهند. سپس با تشكيل جلسه و انتخاب سه نفر از پرهيزكارترين افراد، قرار را بر اين ميگذارند كه هر شب يك نفر به بيابان رفته و تا صبح به عبادت مشغول و از خداوند به وسيله امام زمان(عج) ياري بخواهند. بعد از آنكه نفر اول و دوم تا صبح عبادت ميكنند و نتيجهاي نميگيرند نوبت به محمد ابن عيسي بحريني ميرسد و در همان شب امام زمان (عج) به داد شيعيان بحرين ميرسند و با برداشتن پرده از اين راز براي محمد ابن عيسي بحريني و اشاره به اين موضوع كه انار مذكور قبل از رشد كامل در قالبي سفالين با مطالب حك شده و موهوم روي آن به اين شكل ظاهر گشته و با دادن آدرس دقيق مكان اختفاي قالب سفالين در منزل وزير ناصبي و نيز خبر از وجود دود و خاكستر در درون انار، اين توطئه را از سر شيعيان بحرين دور ميسازند. موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: پیغمبر اکرم (ص) می فرماید: در آسمان چهارم قبه ای دیدم که از آن قبه بهتر ندیدم و دارای چهار رکن و چهار در بود ، که آنرا با ستبرق سبز پوشاننیده بودند از جبر ئیل پرسیدم که این چه قبه است . گفت : این صورت شهریست که شیعیان تو و شیعیان وصی تو علی ابن ابیطالب(ع) در آن جمع خواهند شد . پیغمبر فرمود : چون بار دیگر نگریستم دیدم پیرمردی در آن نشسته ، گفتم : کیست این ؟ گفت این شیطان است ، در این زمین رحل و اقامت انداخته تا مردم را از دوستی ولایت علی (ع) پسر عمت منع نماید . پیغمبر اکرم فرمود: مرا به آنجا برسان ، و بکمتر لحظه رسیدم و سرپایی به شیطان زد فرمود: از این سرزمین بلند شو که تو را در دوستان ما راهی نیست و نصیبی از آنها نداری .(1) 1- کتاب معراج پیامبر(ص) موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: در خانهات را به روی آقا مبند! امام عصر(عج) از گناه نفرت دارد و ما باید به گونهای باشیم که اگر هم زمینه گناه پیش آمد، به احترام آن حضرت گناه نکنیم. برخی که خودشان را به دیدن بعضی از عکسها، فیلمها، سیدیها و... عادت میدهند، با دست خود از دیدن جمال آن امام محروم میشوند. جوانی که به مجلس امام حسین(علیه السلام) میآید و با اشک چشم، این پلیدیها را میشوید، نباید دیگر بار به گناه رو کند. از علمای اصفهان، مرحوم آیتالله صافی(ره) بودند که حال معنوی و خوشی داشتند. در اواخر عمر و قبل از اینکه به رحمت خدا بروند، دیداری هم با آقا داشتند. روزگاری در حال ساخت خانه بودم، از او پرسیدم: خانه من چگونه باشد خوب است؟ فرمودند: خانه را به گونهای بساز که اگر امام زمان(عجاللهتعالیفرجهالشریف) آمدند از اینجا رد شوند و خسته بودند، نگویند در این خانه جای من نیست؛ بگویند در میزنیم، یک ساعت استراحت میکنیم و میرویم. در خانهات را به روی آقا مبند! چرا با دل خود کاری میکنیم که دیگر جای آن حضرت نباشد؟ چرا با چشمان خود کاری میکنیم که او را نبیند؟ مگر نه اینکه هر چه هست به دست خودمان است؟ «علی بن مهزیار» انسان شگفتآوری است. بیست سفر به حج رفته بود تا آن حضرت را ببیند؛ به حج رفتن در قدیم به آسانی حالا نبود. اکنون هم بیست سفر به مکه رفتن برای دیدن آن حضرت آسان نیست. برخی از ما حتی همت نمیکنیم تا به جمکران برویم. اگر به شما بگویم، دیروز به خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شدم، فوری خواهید پرسید: ایشان به شما چه گفتند؟ بعضی از تشرفها ممکن است به محضر امام عصر(عج) نباشد؛ بلکه تشرف به نزد فرستاده او باشد. برخی از دیدارها هم مکاشفه است. اگر اصول تشرفها را بدانیم، همین که میشنویم، در مییابیم که چه نوع تشرفی بوده است. علی بن مهزیار، نخست سفیر امام را میبیند؛ جوانی زیبا؛ به علی بن مهزیار میگوید: دنبال کسی میگردی؟ میگوید: به دنبال امام محجوب هستم؛ امامی که پشت پرده است.1 امام محجوب نیست. ماییم که محجوبیم. برخی از اهل سنت معتقدند که شیعه میگوید امام عصر(عجاللهتعالیفرجهالشریف) داخل چاه رفتهاند و غایب هستند! ولی ما این گفته را قبول نداریم. حضرت به کدام چاه رفتهاند؟ در واقع ما در چاه هستیم و امیدواریم او ما را از چاه نفس به در آورد. اشعاری مثل اینکه: «یوسف زهرا از چاه درآ» و... اشتباه است؛ چنان که آمده است: (ای خدا) تو از مخلوقاتت محجوب (در پرده) نمیشوی بلکه این اعمال آنهاست که باعث محبوب شدنشان از تو میشود.2 حجاب، گناهان ماست. اگر بخواهیم به دیدار حضرت برسیم، باید گناه را از زندگی دور کنیم علی بن مهزیار میگوید که وقتی خدمت امام عصر(عج) رسیدم، سلام کردم و نخستین سخن آن حضرت به من این بود: یا أبالحسن، قد کنّا نتوقّعک لیلاً و نهاراً؛3 ای ابا الحسن ما شب و روز منتظر دیدارت بودیم. شگفتا! علی بن مهزیار پس از بیست سفر حج به عشق زیارت مولایش، هماکنون خود را بدهکار او میبیند. او در پاسخ میگوید: آقا! من نمیدانستم شما کجایید. و آن حضرت میفرمایند: واقعاً نمیدانستی ما کجاییم؟ جای ما برای شما معلوم نیست؟ همه ما میدانیم آن حضرت در کجاست؛ امّا باز به جای دیگر میرویم. آن حضرت را بارها در حرم حضرت معصومه(علیهاالسلام) و مسجد جمکران دیدهاند. آن حضرت در مسجد امام حسن(علیهالسلام) قم، عدهای از خوبان را دعوت کردند و با آنها نماز ظهر خواندند. آن حضرت در حرم امام هشتم(علیهالسلام) رفت و آمد دارند. پر واضح است که جای امام عصر(عجاللهتعالیفرجهالشریف) پشت صندلی اینترنت که فیلمها و عکسهای زشت در آن پیداست، نیست. ما خود میدانیم که وقتی تندخو میشویم و بدخلقی میکنیم، حتماً دیدارمان با امام عصر(عجاللهتعالیفرجهالشریف) به تأخیر میافتد. آن حضرت در نماز ظهر به عدهای از بازاریان قم فرمودند: عدهای از بازاریها به دنبال این هستند که نقاط ضعف شیعه ما را پیدا کنند و آنها را در معاملات فریب دهند و حقشان را بخورند. چرا بعضی در بازار منتظرند یک انسان ناشی پیدا شود و او را فریب دهند؟ شاید امام مهدی (علیهالسلام) این شخص را دوست داشته باشد. شخصی میگفت: «من تصمیم گرفتم هر جمعه دعای ندبه بخوانم همان هفته اول در خواب دیدم منادی ندا میدهد که من با تو ارتباط قلبی برقرار کردم». اگر گناه نکنیم، ارتباط برقرار میشود. گناه، هرچند به ظاهر خوشی و شیرینی به همراه دارد، بسیار تلخ است؛ چون انسان را از کسی که دست او را میگیرد و به خدا میرساند، جدا میکند. فرمودهاند که «ملائکه به خانهای که بت یا سگ باشد، نمیآیند».4 پس باید مطمئن باشیم که امام عصر(عجاللهتعالیفرجهالشریف) هم نمیآیند. پی نوشت: 1. برکات حضرت ولی عصر، ص 63، حکایت 23. 2. أنّک لا تحتجب عن خلقک إلّا أن تحجبهم الأعمال دونک. شیخ عباس قمی، همان، بخشی از دعای ابوحمزه ثمالی. 3. محمدبن جریر طبری، دلائل الإمامه، ص 297. 4. محمدبن یعقوب کلینی (ره)، همان، ج 3، ص 393 منبع: حدیث دل سپردن، آقا تهرانی بر گرفته از سایت تبیان برچسبها: «موعود گرایی» و «انتظار» در صحیفه سجادیه کتاب ارزشمند صحیفه سجادیه، مجموعهای از ادعیه و نجواهای امام چهارم شیعیان، حضرت علی بن الحسین (ع) را شامل میشود. این کتاب به «انجیل اهل بیت» و «زبور آل محمد» و «اخت القرآن» معروف است و آیتالله مرعشی نجفی آن را دومین کتاب بزرگ شیعیان میداند. صحیفه سجادیه در قالب دعا و نیایش، مفاهیم عمیقی و حقایق بسیاری از علوم و معارف اسلامی و عرفانی، قوانین و حدود شرعی و حتی مسایل سیاسی، اجتماعی، تربیتی و اخلاقی را در خود جای داده است. یکی از نکات جالبی که در این کتاب ارزشمند وجود دارد، ادعیهای است که در مورد مقوله انتظار و منجی مطرح شده است. قطعات ۶۰، ۶۱، ۶۲ و ۶۳ از دعای چهلوهفتم صحیفه و همچنین، قطعه یازدهم از دعای چهلوهشتم صحیفه سجادیه، ارتباط مستقیمی با امام زمان (عج) و انتظار فرج آن حضرت دارد، که در متن آن (ترجمه علی شیروانی) در پی میآید: * قطعه ۶۰ از دعای چهلوهفتم: ـ اللهم انّک ایّدت دینک فی کل اوانٍ بامام اقمته علماً لعبادک، ومناراً فی بلادک بعد أنْ وصلت حبله بحبلک، وجعلته الذّریعة الی رضوانک، و افترضت طاعته، وحذّرت معصیته، وأمرت بامتثال اوامر، والانتهآء عند نهیه، واَلّا یتقدمه متقدم، ولا یتاخّر عنه متأخر فهو عصمة اللائذین، وکهف المؤمنین وعروة المتمسّکین، و بهاء العالمین. ـ بار الها! تو در هر زمان دینات را به وسیله امامی تأیید کردی و او را نشانه هدایت بندگانت، و مشعلی تابناک در شهرهایت قرار دادی، پس از آن که رشته او را به ریسمان خود پیوند زدی، و او را وسیله دستیابی به خشنودی خود ساختی، و فرمانبرداریش را واجب کردی، و از نافرمانیش بر حذر داشتی، و فرمان دادی که اوامرش را اطاعت، و نواهیاش را ترک کنند، و کسی بر او تقدم نجوید، و از او عقب نیفتد، که او پناه پناهآورندگان، ملجأ مؤمنان، دستاویز چنگزنندگان، و روشنایی چشم جهانیان است.
* قطعه ۶۱ از دعای چهلوهفتم: ـ اللهم فاَوزعْ لولیّک شکرمآ انعمت به علیه، واوزعنا مثله فیه، واته من لدنک سلطاناً نصیراً، وافْتح له فتحاً یسیراً، واعنه برکنک الاعزّ، واشْدد ازره، وقوّ عضده، وراعه بعینک، واحْمه بحفظک وانصره بملائکتک، وامدده بجندک الاغلب. ـ بار الها! به ولی خود، شکر نعمتهایی را که به او عطا کردهای الهام فرما، و به ما نیز سپاس چنین وجودی را الهام نما، از جانب خود به او نیرویی یاری دهنده عطا فرما، و به آسانی درهای پیروزی را به رویش بگشا، و با قویترین استوانههایت یاریش ده، پشتش را گرم، و بازویش را توانمند گردان، و به دیده خود مورد عنایتش قرار ده، و در کنف حفاظت خود حمایتش کن، و با فرشتگانت یاریش فرما، با نیرومندترین سپاهت به او مدد رسان. بار خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست، که تو ستوده و بلند مرتبهای، همانند درودها و برکتها و تحیاتت بر برگزیدگانت، ابراهیم و آل ابراهیم، و در فرج، آسایش، یاری، تمکین و تأیید آنان تعجیل فرما * قطعه ۶۲ از دعای چهلوهفتم: ـ واقم به کتابک وحدودک وشرآئعک وسنن رسولک، واَحْی به ما اماته الظالمون من معالم دینک، واجل به صدآء الجور عن طریقتک، وابن به الضّراء من سبیلک، وازل به النّاکبین عن صراطک، وامحق به بغاة قصدک عوجاً. توسط او کتاب و حدود و احکام و سنتهای پیامبرت را به پا دار، و توسط او آن نشانههای دینات را که ستمگران از بین بردهاند احیا کن، و به وسیله او تیرگی ستم را از راه خود پاک ساز، و سختی راه خود را برطرف ساز، و آنان را که از راهت منحرف شدهاند از سر راه بردار، و کسانی را که میخواهند کژی پدید آورند؛ نابود کن!
* قطعه ۶۳ از دعای چهلوهفتم: ـ واَلن جانبه لاولیآئک، وابسط یده علی اعدائک، وهبْ لنا رأفته، ورحمته وتعطّفه وتحنّنه، واجعلنا له سامعین مطیعین، وفی رضا ساعین، والی نصرته والمدافعه عنه مکنفین، والیک وإلی رسولک بذلک متقرّبین. ـ و دل او را بر دوستانت نرم گردان، و دست قدرتش را بر دشمنانت بگشا، و رأفت و مهربانی و عطوفت و لطفش را نصیب ما گردان، و ما را مطیع او قرار ده، و در راه خشنودی او پر تلاش، و در نصرت و دفاع از او یاریرسان گردان، تا بدین وسیله به سوی تو و پیامبرت تقرب جویم.
* قطعه ۱۱ از دعای چهلوهشتم ـ اللهم صلّ علی محمدٍ وال محمدٍ، إنک حمیدٌ مجیدٌ، کصلواتک وبرکاتک وتحیّاتک علی اصفیائک ابراهیم وال ابراهیم، وعجّل الفرج والرّوح والنّصرة والتّمکین والتّایید لهم. ـ بار خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست، که تو ستوده و بلند مرتبهای، همانند درودها و برکتها و تحیاتت بر برگزیدگانت، ابراهیم و آل ابراهیم، و در فرج، آسایش، یاری، تمکین و تأیید آنان تعجیل فرما.
منبع: آینده روشن، اسفندیاری برگرفته از سایت تبیان موضوعات مرتبط: مهدویت، ، برچسبها:
بعد از شهادت امام صادق (علیه السلام) به منزل ایشان رفتم تا به همسر حضرت، جنابم حمیده تسلیت بگویم. از ایشان خواستم که درباره آخرین روز امام برایم بگوید. گفت: آقا فرمود: بگویید همه خویشانم حاضر شوند. وقتی همه حاضر شدند، فرمود
موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: ادامه مطلب آیه 31 سوره قمر:«ما فقط يك صيحه [صاعقه عظيم] بر آنها فرستاديم و بدنبال آن همگى بصورت گياه خشكى درآمدند» موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: ادامه مطلب در بعضی از موارد ، شیطان از افعال و کارهای انسان به حدی خوشحال می شود که باعث فریاد زدن او می شود و آن خوشحالی ها در 9 مورد می باشد که در ذیل به ذکر آنها می پردازیم . 1- در هنگام مرگ عالم امام صادق (ع) می فرماید : به اندازه ای که مرگ عالم ، فقیه ، دانشمند ، شیطان را خوشحال می کند ، هیچ چیز دیگر او را خوشحال نمی کند .(1) 2- هم نشینی با زنان سست ایمان شیطان می گوید : از جمله کسانی که اندوه مرا زایل و باعث سر خوشی و شادابی من می شوند و به همین خاطر آنها را بر گردن خود سوار می کنم زن ها هستند ، آنان نور چشمان من هستند ، وقتی که لعن و نفرین بندگان پاک و صالح خدا برمن جمع می شود ، پیش زنها می روم با هم نشینی و گفتگو با آنها ، تمام ناراحتی من بر طرف می شود . 3- بازی با الاغ شیاطین از الاغ خوششان می آید ، بخصوص اگر الاغ سیاه باشد . همواره با او بازی می کنند ، گاهی آنها را می ترسانند ، الاغ رم می کند و صاحب خود را برزمین می رند و شیاطین می خندند . گاهی خاری زیر دم آن می گذارند ، الاغ می جهد و لگد می زند . گاهی هم صاحب الاغ می خواهد از راهی برود که شیاطین دم الاغ را می گیرند و نمی گذارند (2) 4- دلالان اجناس از شیطان پرسیدند : کدام طایفه از مردم را بیشتر دوست داری؟ گفت: دلالان را ، چون من به دروغ گویی آنان قانع بودم ، آنها قسم را هم بر آن افزایند 5- هم جنس بازی در زنان و مردان روزی حضرت سلیمان (ع) با شیطان ملاقات کرد و از او پرسید: چه کاری نزد تو محبوب تر است که همان نزد خدای متعال منفورترین کارهاست؟ شیطان در جواب گفت : درهم آمیختن مرد به مرد و زن به زن . 6- در هنگام نزاع بین دو نفر وقتی دو نفر باهم نزاع می کنند و با هم قهر می کنند ، شیطان از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد ، فریاد می زند و می رقصد(3) 7- استفاده از لباس قرمز شیطان از رنگ لباس قرمز خوشش می آید ، چون خون انسانها و حیوانات قرمز است . شیطان با دیدن رنگ قرمز آرام می شود ، آن ملعون تشنه خون است و از خونریزی استقبال می کند . 8- هنگام قهقهه زدن در حدیثی داریم که : خنده مومن تبسم است . بنابر این قهقهه زدن دوستان در مجالس لهو و شب نشینی و مجالس عروسی شیطان را به قدری خوشحال می کند که از شدت شادی در پوست خودش نمی گنجد. 9- هنگام عریان شدن در احادیث داریم کراهت دارد انسان بدون لنگ یا پوشش در زیر آسمان ، یا در میان حمام غسل کند (4) 1- بحارالانوار ج 63 ص 221 2- مجمع النوارین ج حیوان ص 252 3- مجمع النوارین ج حیوان ص 111 4- سفینه ابحار ج 2 ص 343
موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها:
دوستان عزیز همان طور که میدانید روایات بسیاری راجع به سید خراسانی نقل شده است. اطلاق لقب «سید خراسانی» به مقام معظم ولی فقیه نیز بیشتر از ناحیهی جوانان حزبالهی و عاشق لبنان آغاز و شایع گردید و بر این اطلاق نیز ایراد چندانی هم وارد نیست. یعنی فرقی نمیکند که ایشان را «ولیفقیه» صدا کنند یا «ولیامر» یا «زعیم» یا «سید خراسانی» و یا «آیتالله العظمی خامنهای» یا «مقام معظم رهبری» و ... . مهم اطاعت است.
شاید برخی از علامات بیان شده راجع به سید خراسانی، از جمله اهل خراسان بودن[اگر چه ظاهراً ایشان اصالتاً اهل خامنه در آذربایجان هستند، ولی دوران تحصیلات خود را در مشهد مقدس سپری نمودند]، علامت روی دست راست، انتخاب شدن به رهبری بدون رغبت و میل از سوی ایشان و ...، با مقام معظم ولایت حضرت آیتا... العظمی خامنهای مطابقت داشته باشد، ولی به هیچ وجه نمیتوان به طور حتم و یقین و مطمئن بیان داشت که ایشان همان «سید خراسانی» مطروحه در احادیث و روایات میباشند. اما، در خصوص این که چرا ایشان موضعی در نفی یا تأیید اطلاق این قیاس یا تصدیق اتخاذ ننمودند؟ باید اذعان داشت که نمیشود انتظار داشت ایشان در رابطه با هر سخنی که در هر گوشهی دنیا و از ناحیهی هر شخص، گروه یا دستهای مطرح میگردد، اعلام مواضع نمایند و چنین انتظاری منطقی نمیباشد. مضاف بر این که تأیید یا تکذیب موضوع از ناحیهی ایشان جوی ایجاد مینماید که نه تنها به هیچ وجه ضرورتی برای اسلام و انقلاب و کشور ندارد، بلکه موجب سوء استفادههای تبلیغاتی دیگران در ایجاد بحران (جنگ نرم) میگردد.
مسلمان باید عاقل و زیرک باشد. اساس و مهم این است که اگر شخص ایشان همان «سید خراسانی» باشند یا نباشند، نباید هیچ تفاوت و تغییری در رفتار مؤمنین و مسلمانان معتقد به «ولایت» صورت بپذیرد و اصل این است که ما در دوران غیبت موظف به اطاعت و حمایت از «ولی امر» مسلمین هستیم و نه از «سید خراسانی». حتی اگر امروز شخصیتی به نام «سید خراسانی» بیاید و واقعاً هم او باشد، موظف است که تحت امر «ولیامر» مسلمین عمل نماید و از او اطاعت کند. ضمن آنکه باید گفت در روایات خراسان به عنوان ایران نام برده میشود همانطور که طالقان در روایات آمده است . سید خراسانی در واقع یعنی بزرگ ایرانیان که همان ولایت فقیه می باشد . ماهم دوست داریم آقای خامنه ای همان سید خراسانی باشد ولی فرض بگیری نباشد اون وقت خواهید دید چه ضربه ای به شیعه خواهد خورد و چقدر کسانی که دنبال اینگونه تفاسیر بوده اند از امر ظهور دلسر خواهند شد مهم اطاعت از ولی فقیه است هرچند اینجانب عقیده دارم مقام عظمای ولایت از آن سید خراسانی در روایت بالاتر می باشد چراکه سید خراسانی روایت زمانی پرچم این انقلاب را به ولی عصر(عج) می دهد که ایرانیان از فتنه ها و حوادث پیروز بیرون آمده و یک کشور کاملا مقتدر می باشند این در حالیست که زحماتی که امام راحل ما و مقام معظم ولایت در این دوران کشیده و می کشند بسیار طاقت فرسا است .
اما راجع به دیگر شخصیتهایی که در روایات قید شده است، مانند: سید خراسانی، یمانی، شعیب صالح ... یا حتی شخصیتهای دشمن مانند: دجال یا سفیانی، دقت شود که قیاس آنها با شخصیتهای معاصر یا از روی کید دشمن و یا از عوامی دوست است. که البته به کید و مکر دشمن نزدیکتر میباشد.
دشمنان در ترفندهای فرهنگی و تبلیغاتی خود (جنگ نرم)، همیشه از روشهای دو سویه بهره میبرند. یعنی مطالبی را مطرح و شایعه میکنند که تأیید یا تکذیب آنها به ضرر مسلمانان انقلابی و اهداف انقلاب و ثبات نظام تمام میشود. به عنوان مثال: اگر شایع کردند که گویا «شعیب صالح» همان احمدی نژاد است، سبب میشود که معتقد به «شعیب صالح» در تطبیق مصداق به خطا افتد و موافق آقای احمدی نژاد نیز او را بیش از آن چه هست ببیند و مخالف آقای احمدی نژاد نیز هم به «شعیب صالح» بخندد و هم به ایشان و در نتیجه دشمن سوء استفاده کند که همهی باورهای شیعیان این چنین است!
اما، همانطور که بیان گردید، این شایعات و اعوجاجات، فقط در افراد بسیار عوام مؤثر میافتد و برای شیعهی هوشیار و بصیر، هیچ فرقی ندارد که اصلاً سید خراسانی، یمانی، شعیب ... و هم چنین دشمنانی چون دجال، سفیانی و ... به دنیا آمده باشند یا خیر و هم اکنون مصداقشان وجود خارجی داشته باشد یا خیر و همین افراد باشند یا خیر. چرا که وظایف مسلمان آگاه و شیعهی بصیر روشن است. او هیچ وظیفهای ندارد که تعقیب کند آیا سید خراسانی آمده است یا خیر و اگر آمده کیست؟ بلکه وظیفه دارد که معارف اسلامی را کسب نماید – خود را به سلاح علم و تقوا قوی سازد – دشمن شناس باشد – مطیع ولایت، فقه، فقاهت باشد و نه تنها در جهت استقرار حکومت اسلامی – دست کم در بلاد مسلمین – بکوشد، بلکه با جان و مال و همهی وسایل ممکن از منافع اسلام، مسلمین و نظام اسلامی دفاع نماید.
دوست عزیز و دوستان سعی کنید منتظر واقعی باشید و یک فرد منتظر اولین کاری که میکند انجام واجبات دین و ترک محرمات دین است . از فتنه دشمن غاقل نشوید و مطیع امر ولی فقیه و مراجع دین باشید .
اللهم عجل لولیک الفرج
موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: رسول اکرم (ص) می فرماید : علت وجوب نماز صبح اما نماز صبح ، پس هنگامی که آفتاب طلوع کرد ، مثل اینکه بر شاخهای شیطان طلوع می کند ، پرورگار م مرا امر نموده که قبل از طلوع خورشید و قبل از آن که کافران برای آفتاب سجده کنند ، نماز صبح بخوانم ؛ تا امتم برای خداوند سجده نمایند ، و زود به جای آوردن آن در پیشگاه خداوند محبوبتر است . این نمازی است که ملائک شب و روز شاهد آن می باشند .(1) علت وجوب نماز ظهر همانا در هنگام زوال آفتاب ، همه چیز در این عالم خلقت خداوند سبحان را تسبیح می گویند و به حمد خدا مشغول می شوند مگر عرش خدا ، و در این موقع خداوند بر من درود می فرستد ، در این ساعت خداوند نماز را بر من و امتم واجب ساخت که در قرآن مجید آمده است ، نماز را وقت زوال آفتاب تا اول تاریکی شب به پا دارید ، و این ساعتی است که جهنمیان را در قیامت به جهنم وارد می کنند ، پس در این ساعت هر مومنی در حال رکوع و یا سجود یا ام مشغول باشد خداوند سبحان جسدش را بر آتش جهنم حرام می گرداند (2) علت وجوب نماز عصر و آن ساعتی است که حضرت آدم از آن میوه که از خوردن آن نهی شده بود ، خورد و خداوند او را از بهشت خارج کرد ، پس خداوند ذریه حضرت آدم را امر به نماز عصر نمود ، و خداوند سبحان این نماز عصر را برای امت من نیز اختیار نمود و این نماز از محبوبترین نمازها در نزد خداوند است و مرا سفارش نمود به حفظ بیشتر این نماز در بین نمازهای یومیه.(2) علت وجوب نماز مغرب و آن ساعتی است که خداوند سبحان توبه حضرت آدم را در آن ساعت قبول نمود ، و پذیرقتن توبه آدم بعد از سیصد سال پس از از خوردن حضرت آدم از آن میوه درخت نهی شده بود ، طول کشید و در روزهای آخر یک روز که بین نماز عصر و عشاء مانند هزار سال بود و حضرت آدم سه رکعت نماز مغرب به جا آورد ، رکعتی برای خطای خویش و رکعتی برای خطای همسرش حوا و رکعتی برای قبول توبه اش ، پس خداوند این سه رکعت را بر امتم واجب کرد . در هنگام مغرب دعاء مستجاب می شود ، پروردگارم به من وعده داده که دعا مومنین را در این وقت مستجاب نماید و این همان نمازی است که خداوند در قرآن مرا به آن امر نموده و فرمود خدا را هنگام شام و صبحگاه در نماز مغرب و صبح تسبیح و ستایش گویید (2) علت وجوب نماز عشاء پس همانا در قبر و در روز قیامت تاریکی همه جا را فرا گرفته است ، لذا پروردگارم به من و امتم نماز اعشاء را امر فرمود ، برای نورانیت قبر و روشن ساختن آن ، و این که به من و امتم نوری صراط عطا فرماید ، و هرکس قدمی در راه نماز عشاء بردارد ، خداوند بدنش را از آتش جهنم حرام می گرداند و این نمازی است که پروردگارم آن را برای مرسلین و انبای قبل از من اختیار نمود.(2) 1- وسائل الشیعه ج 3، ص 9 2- وسایا الشیعه ج3 ، ص 8 موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها:
آداب و شرایط نماز از زبان امام رضا(ع)
1- هنگامی که اراده نمودی برای انجام نماز, پس با بی رغبتی ؛ کسالت ؛ خواب آلودگی ؛ عجله و مشغول به چیزی ؛ و ... نماز به جا نیاور .
2- با حالت حضور قلب و سکون و آرامش و تانی ؛ مشغول نماز شو.
3- بر شما باد در نماز به صورت خشوع و خضوع.
4- در پیشگاه الهی چنان خاشع و خاضع باش که خشیت و خوف از سیمای تو ظاهر گردد ؛ و به مسیله طمانینه خوف و رجاء در تو ظهور پیدا کند.
5- از ترس و ورعی که بر قلبت عارض گردیده است ؛ پس در این حالت مقابل پروردگارت چون بنده فراری گناهکار که در مقابل مولایش قرار گرفته بایست.
6- قدمهایت را منظم کن و خود را برای اطاعت از مولایت مستعد و مهیا سازد.
7- به چپ و راست توجه مکن .
8- خدا را مثل اینکه تورا می بیند به حساب آور زیرا اگر تو خدا را نمی بینی همانا خدا تورا می بیند.
9- با ریش و سایر اعضاوجوارحت و با جامه ات بازی مکن.
10- در حال گرفتگی بینی نماز نخوان.
11- برای زنان نیز درست نیست که با نقاب و روبند نماز بخوانند.
12- چشمت را در هنگامی که ایستاده ای به موضع سجده بینداز.
13- در هنگام نماز که از خودت جزع و هول و ترس ازخدا ظاهر کن و با این حالات مخصوص نشان بده که تو راغب الی الله هستی و به خدا عشق می ورزی.
14- درحال قیام گاهی به این پا و گاهی به آن پا تکیه مکن.
15- نمازی به جا آور مثل اینکه نماز وداع است که دیگر موفق به ادای آن نمی شوی.
16- بدان که همانا تو در برابر خداوند جبار هستی؛ بنابر این با چیزی از اشیا به بازی مشغول مشووحدیث نفس مکن وقلبت را از همه چیز غیر خدا و عبادت او فارغ کن و فقط باید به کار نماز بپردازی.
17- هنگام نماز در حال قیام دستهایت را روی رانهای پایت قرار بده.
18- درهنگام شروع نمازت تکبیر بگو.
19- دستهایت را تا نرمه گوشت بلند کن به طوری که انگشتهای ابهامت از گوش و مقابل آن تجاوز نکند.
20- درقنوت نماز واجب دستهایت از سر تجاوز نکند و اما درنماز نافله و وتر مانعی نیست.
21- هرگاه به رکوع رفتی پس دستهایت را به زانو هایت بگذار و انگشتانت را بگشا و دستهایت را جمع نموده از محاذی زانو ها و پاهاخارج مکن.
22- هنگام برخاستن از رکوع به تمام قامت بایست تا آن که مفاصلت تماما به مکان اصلی خود برگردد و عروق و رگها جابه جا شود.
23- در سجده جبین و پیشانی و کف دستایت را بر زمین بگذار.
24- انگشتان دستهایت را هنگام سجده ببند و به طرف قبله قرارش ده.
25- هرگاه نشستی پس به قسمت راست بدن ننشین بلکه طرف راست بلند نموده و برطرف چپ بگذار و بررانهای خود بنشین.
26- دست روی دست مگذار بلکه دستهایت را آزاد کن و مستقیم بر رانها قرارش بده زیرا این عمل دست روی دست گذاشتن عمل اهل کتاب است.
27- در هنگام نماز خمیازه مکش و دست و پا را دراز مکن و آروغ نزن و هرگاه این دو تورا فشار آوردند با جد و جهد از خود دفع و تحمل نما.
28- هرگاه عطسه زدی الحمدلله بگو.
29- در موضع سجده ات حرکت نکن و راه مرو و به جلو وعقب و ثابت و بدون حرکت باش.
30 – در حالی که در فشار از مدفوع و ادرار هستی به نماز نایست و اگر در نماز بودی و احساس فشار و ناراحتی از آنها نمودی پس از نماز منصرف شو مگر این که خفیف باشد که توان تحمل آن را بدون زیان ضرر به نمازت داشته باشی.
31- وقتی به نماز ایستاده ای با تمام توجه قلبی و با همه وجودت به خدا وند روی آور تا خدا نیز به تو روی آورد.
32- هرخواستی برای نماز وضو بگیری وضویی کامل بساز.
33- هرگاه درنمازخواستی سجده کنی پیشانیت را برخاک بگذار.
34- هرگاه به نماز روی آوردی و با توجه و حضور کامل قلبی به نماز ایستادی و آداب و شرایط نماز را حفظ کردی و با همه و جودت به سوی خدا رفتی اونیز با همه رحمت و مغفرت و عنایتش به تو روی خواهد آورد .هرگاه ازخداروگردان شدی و اعراض کردی خداوند نیز از تو رو گردان شود.
منبع : بحارالانوار جلد 84 صفحه 204
برچسبها: در کتاب ابلیس ج 2، ص 187 نوشته شده است که : روز قیامت کلاهی از آتش بر سر شیطان گذاشته می شود و لباسی نیز از آتش بر شیطان پوشانده می شود و او را سوار بر الاغ کرده و به سوی جهنم می برند ، در این هنگام شیطان چند طایفه از مردم را که در دنیا از پیروان و طرفداران او بوده اند طلب می کند و آنها را با خود به جهنم می برد که آنها دسته دسته صدا کرده و با خود می برد . الف) تجارت کنندگان شیطان شیطان فریاد زده و می گوید : کجا هستند تجارت کنندگان من؟ در جواب شیطان می گویند : تجارت کنندگان تو چه کسانی هستند ؟ آنها را برای ما معرفی کن تا آنها را برای تو حاضر نماییم . شیطان می گوید : آنها دو گروه هستند : گروه اول که شراب فروشان و شراب سازان هستند و گروه دوم که عشاران یا همان کسانی هستند که پول زور می گیرند. ب) اذان گویان شیطان بعد از آنکه تجارت کنندگان شیطان را به نزدش برای بردن به جهنم بردند ، باز فریاد می زند و می گوید : اذان گویان من کجا هستند ؟ در جواب او می گویند : اذان گویان تو چه کسانی هستند ؟ و دارای چه خصوصیاتی می باشند . شیطان می گئید : مطربان ، صاحبان بربط ، عود ، دف ، صنج ، دهل ، صرنا ، مزامیر و نوازندگان در مجالس لهو و لعب و باطل می باشند . ج ) شرکاء شیطان بعد از آ«که تجار و اذان گویان شیطان را به نزدش بردند ، باز فریاد می زند و می گوید : شریکان من کجایند ، آنان را حاضر کنید . در جواب شیطان می گویند : شریکان تو چه کسانی و دارای چه ویژگیهایی هستند ؟ شیطان می گوید : آنان قمار بازان بی حمیت و بی غیرتلنی هستند که حتی ناموس خود را در قمار می بازند . د) پرچمنداران شیطان شیطان در مرتبه چهارم فریاد می زند علمداران من کجایند ؟ آنان را نزد من بیاورید . در جواب شیطان می گویند : علمداران تو چه افرادی و داراتی چه خصوصیاتی هستند ؟ شیطان می گوید : آنان کسانی هستند که برای رضایت و خشنودی ظالمان ، چوب و شلاق در دست می گرفتند و به سر و صورت مردم بی گناه می زدند و آنان را زیر شکنجه قرار می دادند و در عوض ، پولی از ظالمان گرفته و با آن پول ، خرج زندگی و معیشت خود را تامین می کردند. ه ) شاگردان شیطان آخرین گروهی که شیطان آنها را صدا زده به سوی خود می خواند و فریاد می زند و می گوید که : شاگردان زبر دست من کجا هستند ؟ درجواب شیطان می گویند : شاگردان تو چه کسانی هستند و دارای چه ویژگیهای می باشند ؟ شیطان می گوید : شاگردان من ، ساحران و جادوگران هستند . فرشتگان عذاب ، پنج گروهی را که شیطان آنها را صدا زده ، از میان خلایق جمع آوری نموده و زیر پرچم شیطان قرار داده و همه را همراه هم روانه جهنم می نمایند . موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |