مهدویت در خصوص مسائل دینی و مهدویت
|
الف- ترس از کشته شدن 1- ابان بن عثمان و دیگران می گویند که ابو عبدالله(ع) (امام صادق (ع)) از رسول خدا(ص) نقل کرد : می باید آن جوان (امام عصر (عج)) غایب شود . پرسیدن چرا؟ رسو الله (ص) فرمود به خاطر ترس از کشته شدن (1) 2- زراره می گوید : امام صادق (ع) فرمود : پیش از قیام ، قائم غیبت می کند پرسیدم : چرا ؟ فرمود : می ترسد . آنگاه امام به شکمش اشاره کرد ، یعنی می ترسد کشته شود (2) 3- امام صادق می فرماید : قائم ما سنتی از موسی دارد سپس از قول قرآن کریم می فرماید : وقتی از قومش گریخت و مدت زمانی از میانشان غایب شد ، سپس باز گشت و به آنها گفت : از ترس شما گریختم ، تا آنکه خدا به من علم و حکمت داد و از پیامبران قرار داد (3) سپس مفصل بن عمر می گوید : ابو عبدالله (ص) فرمود : که قائم قیام کند ، این آیه را می خواند :« هنگامی که از شما بیم داشتم ، از شما گریختم » 1- علل الشرایع 1: 234/1 باب 179 2- اصصول کافی 1 : 338/9و1: 340/18و1: 342/29باب فی الغیبه 3- شعراء (26) آیه 21 ب - بیعت کسی بر عهده موعود نباشد 1- ابوبصیر و دیگران از امام صادق روایت کرده اند : ولادت صاحب الامر بر مردمان پوشیده می ماند ، برای آنکه هنگامی که قیام کرد ، بیعت کسی بر عهده اش نباشد (1) 2- امام عصر (عج) در پاسخ به پرسش احمد بن اسحاق می فرماید : و اما در باره غیبت ، خدای عز و جل می فرماید : ای اهل ایمان ، هرگز از چیزی مپرسید که اگر فاش گردد ، بدتان می آید و غمناک می شوید (2) . بر عهده تمامی پدران بیعت با طاغوت زمانه بود ، اما من وقتی قیام کنم بیعت احدی از طاغوت بر عهده ام نیست (3) 3- سوره بن کلیب از امام صادق (ع) نقل می کند که می فرماید : وقتی قائم ما قیام کند ، تقیه بر می افتد و شمشیرها از نیام بیرون می آید و به مردمان چیزی نمی دهد و نمی ستاند مگر شمشیر را (4) 1- کما الدین 2: 479/480 2- مائده (5) آیه 101 3- کما الدین 2: 483/4باب ؛ الغیبه/طوسی 292/247 4- تاویل الیات /استرآبادی 2: 539/540 ج - سنت تاریخی 1- سدیر صیرفی از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود : «قائم ما غیبتی دارد که زمان آن طولانی است » عرض کردم ای فرزند رسول خدا علت آن چیست ؟ فرمود : « زیرا خدا می خواهد حتما سنت هایی را پیامبران ، از جمله غیبت داشتند ، برای وی محقق سازد . ای سدیر ، می باید مددهای الهی که به پیامبران هنگام غیبتشان رسید ، برای مهدی اجرا گردد ، خدا می فرماید « احوال گوناگون و حوادث رنگارنگ خواهید یافت » (1) که مقصود سنت پیشینیان شماست (2) 1- انشاق(84)آیه 19. 2- علل الشرایع 1:245/7باب د - علت غیر آشکاری که اجازه ندارند فاش کنند عبدالله بن فضل هاشمی از امام صادق (ص) نقل می کن که فرمودند : صاحب الامر به ناچار غیبت خواهد کرد و یاوه گویان در این باره به تردید و شک می افتند . پرسیدم : فدایت شوم ، چرا ؟ فرمود : علتی هست که خدا به ما اجازه نداده آن را برایتان فاش کنم . عرض کردم : حکمت غیبت چیست ؟ فرمود : حکمت غیبت معلوم نمی شود ، مگر پس از ظهور ، چنان که حکمت آنچه خضر انجام داد ، برای موسی (ع) معلوم نبود ، چرا کشتی را سوراخ کرد ، پسر بچه ای را کشت و دیواری را تعمیر نمود . ای پسر فضل ، دستور خدا ، سری از اسرار او و علم غیبی خداست ، اگر دانستیم خدا حکیم است ، می پذیریم تمامی کارهایش حکمت دارد ، حتی اگر دلیل آن برایمان معلوم نباشد .(1) 1- کمال الین 2: 148/482/باب 11 و - آزمون و آزمایش مردم 1- ابو بصیر می گوید : امام صادق فرمود : مایش شوند و از هم دیگر جدا گردند و غربال شوند ، در این حال بسیاری در امتحان رد می شوند . ابن یعقوب پرسید : اما بسیاری از آنان معتقد به او هستند و امام فرمود : روایت دیگری نیز به صراحت از همین علت یاد می کند (1) 2- عبدالرحمان بن سیابه می گوید : ابو عبدالله(ص) می فرماید : چگونه خواهید بود وقتی امامی نداشته باشید که هدایتتان کند و پر چمی (راهنمایی کننده) هم دیده نشود ؟ در این وضع برخی از شما از بعضی دیگر بیزاری می جویید . در این وقت است که از هم جدا گشته و امتحان می شود و زی و رو می گردید.(2) 3- مهزم بن ابی برده اسلمی می گوید : ابو عبدالله(ص) فرمود : به خدا سوگند . همچون شیشه شکسته می شوید ، و شیشه را دوباره ذوب می کنند و می سازند و همان می شود که بود ، به خدا سوگند ، همچون سفال شکسته می شوید و آن را نمی توانند همچون اول دوباره درست کنن . به خدا سوگند زیر و رو می شوید و از هم جدا می گردید و آزمایش می شوید و د پایان جز اندکی ثابت قدم نمی ماند (آنگاه امام دستش را این رو آن رو کرد )(3)( معنی حدیث آن است که شیعه ممکن است به عقاید دیگر گرفتار شود ، چون به فتنه ها دچار می گردد ، اما با نظر رحمت خدا، به سعادت می رسد و می فهمد عقاید دیگر ظلمانی است، که پیش از مرگ توبه میکند ، این وضع مانند شکستن شیشه است که پس از این ذوب می شود و دوباره سارا نمی توان دوباره ساخت ، و این حال کسانی است که موفق به توبه و بازگشت نمی شوند.) 4- مفصل بن عمره می گوید : امام صادق می فرماید : سوگند به خدا ، امامتان سال هایی از میان شما غایب می شود و با غیبت طولانیش آزمایش خواهید شد ، تا بدان حد که گفته شود در گذشته یا کشته شده یا معلوم نیست ، او در کدام وادی است (4) 1- کتاب الغیبه نعمانی 204/باب 12 2- کمال الدین 2: 347-348/باب 33 3- کتاب الغیبه شیخ طوسی 340/289 4- الغیبه نعمانی 204/باب عله الغیبه م - فلسفه آزمایش و امتحان امام باقر(ص) در حدیثی می فرماید: سوگند ، از هم جدا می گردید، به خدا قسم ، پاک و خالص می شوید ، به خدا سوگند ، زیر و رو می شوید ، چنان که گیاه شلمک از گندم جدا می شود (1) 1- کتاب الغیبه نعمانی : 205/
توضیح : هدف از بیان احادیث امتحان و آزمایش ، خدمت به نسلی است که در زمان غیبت زندگی می کنند و همچنین بیداری اینان از غفلت که می بایست به اتموری از جمله موارد زیر دقت داشته باشید : 1- فریب زرق و برق و سراب گونه سخن فریب کاران دروغگو را نخورید 2- شگردهای نادانان و دشمنان حق را بشناسید و بدانید اینان بیماردلان فتنه گر هستند . 3- از سخنان آراسته به دروغ ابلیس و پیروانش در هر زمان و مکان به خدا پناه برده و به ثقلین (کتاب و عتر ت پاک) پنگ زنند . 4- زمان غیبت مولا را طولانی نشمرند و بدانند حتما ظهور خواهد کرد ؛ چراکه این امر مانند رستاخیز است: هیچ کس جز خدا نمی تواند وقت آن را آشکار سازد اما آن ، حتی در آسمان ها و زمین ، سنگین و بسیار پر اهمیت است و جز به طور ناگهانی به سراغ شما نمی آید (اعراف آیه 187) 5- زرهی آهنین از شکیبایی بر تن کرده و انتظار دوستی را بکشند که طلعتی زیبا و رشید داشته و چهره نیکو دارد . با بصیرت و آگاهی به دور از هر گونه سر گشتگی ، به انتظار او زندگی کنند و یقین به ظهور داشته باشند خدای متعال ، کار امام عصر (عج) را در یک شب سر و سامان داده و مانند ستاره درخشان ، رو خواهد نمود. گوش به فرمان ولی فقیه و مراجع اعظم باشید تا از گرداب فتنه ها به سلامت بیرون آیید اللهم عجل لولیک الفرج موضوعات مرتبط: مهدویت، روایات در باره مهدویت، ، برچسبها: پیامبر (ص) فرمودند : پس آدم پس از روزه گرفتن ایام البیض از روی اندوه نشست و سر را در میان زانو گذاشت و گفت : اندوهگین و غمگین خواهم بود تا امر خدا برسد . پس حق تعالی جبرئیل را بسوی او فرستاد و گفت : ای آدم ، چرا تو را اندوهناک و محزون می بینم ، گفت : پیوسته چنین غمگین خواهم بود تا امر خدا برسد . جبرئیل گفت : من فرستاده خدا به سوی توام ، خداوند تو را سلام می رساند و می فرماید : ای آدم «حیاک الله و بیاک» گفت : معنی ـحیاک الله » را دانستم یعنی خدا تو را زنده بدارد ، پس «بیاک» به چه معنی می باشد ؟ جبرئیل گفت : یعنی خدا تو را خندان می گرداند . پس آدم به سجده رفت و چون سر از سجده برداشت ، سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : خداوندا ، حسن و جمال مرا زیاده گردان ؛ چون صبح شد ، ریش بسیار سیاهی بر روی او روییده بود ، دست بر آن زد و گفت : پروردگارا ، این چیست ؟ فرمود : این لحیه است ، زینت دادم تو را به این و فرزندان تو را تا روز قیامت .(1) 1- علل الشرایع ، ص 338 / حیوه القلوب ج 1 ص 163 و 164
موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: از رسول خدا (ص) روایت شده است که فرمودند: « چون آدم نافرمانی خداوند را انجام داد ، منادی از عرش او را ندا کرد و گفت : ای آدم ، از جوار من بیرون رو ، به درستی که هر که نافرمانی من کند، در جوار من نمی باشد ، پس حضرت آدم گریست و ملائکه نیز گریستند ، پس حق تعالی جبرئیل را به سوی او فرستاد ، پس او سیاه شده به زمین فرستاد و چون ملائکه آدم را به این حال مشاهده کردند ، فریاد برآوردند و گریستند و صدای گریه شان بلند شد و گفتند : پروردگارا خلقی آفریدی و از روح برگزیده ی خود در او دمیدی و ملائکه را به سجده ی او در آوردی وبه یک گناه ، سفیدی او را به سیاهی مبدل کردی. پس ندا کرد منادی از آسمان که امروز را برای خداوند روزه بگیر و آن روز سیزدهم ماه بود و چون آدم آن روز را روزه گرفت ، ثلث سیاهی او بر طرف شد ، پس روز چهاردهم ماه نیز به او ندا رسید که روزه بدار امروز را برای پروردگارت . چون آن روز را نیز روزه گرفت ، دو ثلث سیاهی از او برطرف شد . پس روز پانزدهم نیز به او ندا رسید که روزه بدار و او نیز روزه داشت ، پس همه سیاهی او برطرف شد ؛ پس به این سبب این روزها را ایام البیض نامیدند . پس از آسمان منادی ندا داد که ای آدم ، این سه روز را برای تو و فرزندان تو مقرر داشتیم که هرکس در هر ماه این سه روز را روزه دارد ، چنان باشد که تمام عمر را روزه گرفته باشد . موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: سهیل بن غزوان بصری گفت ، از حضرت باقر(ع) شنیدم که فرمود : زنی از جنیان بنام عفراء گاهگاهی خدمت پیامبر اکرم (ص) می رسید از سخنان آن جناب میشنید و برای جنیان صالح نقل می کرد آنها بوسیله آن زن اسلام می آوردند . پیامبر (ص) مدتی او را ندید حالش را از جبرئیل پرسید گفت : او بدیدن خواهرش رفته که او را در راه خدا دوست می دارد . پیامبر اکرم (ص) فرمود : خوش بحال محب ورزان در راه خدا . پروردگار بزرگ در بهشت پایه ای از یاقوت قرمز آفریده که بر روی آن هفتاد هزار قصر است و در هر قصر هفتاد هزار غرفه است ، خداوند آنها را برا ی محبت ورزان و دیدار کنندگان قرار داده . سپس فرمود عفراء ، چه مشاهده کردی . عفراء جواب داد عجائب زیادی . پرسید : عجیب ترین چیزی که دیدی چه بود . در جواب گفت : ابلیس را در دریای سبز دیدم روی سنگ سفیدی که دست به آسمان برداشته بود و میگفت : خدایا وقتی بسوگند خود وفا کردی و مرا داخل جهنم نمودی ، از تو در خواست میکنم بحق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیه و آله صلی الله ) که مرا نجات دهی و با آنها محشور نمائی . به او گفتم : ای ابلیس این اسمها چیست که خداوند را بوسیله آنها میخوانی . گفت : این اسمها را هفت هزار سال قبل از خلقت آدم در ساق عرش نوشته دیدم ، فهمیدم این ها گرامی ترین خلق در نزد خدایند . از خداوند بحق آنها در خواست میکنم . پیامبر اکرم (ص) فرمود : قسم بخدا اگر تمام اهل زمین با همین خدا را سوگند دهند خواسته آنها را می پذیرد (1) 1- بحار الانوار ج 7 صفحه12 موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: از امام حسن مجتبی(ع) روایت شده است که گروهی از یهود از رسول خدا (ص) پرسیدند: به چه علت خداوند پنج نماز در پنج وقت بر امت تو در ساعت های شب و روز مقرر ساخته است؟ فرمود: « نماز عصر ، پس از آن ساعتی است که آدم در آن ساعت از آن درخت خورد و خدا او را از بهشت بیرون کرد. پس خدا امر کرد ذریتش را به این نماز تا روز قیامت و اختیار کرد آن را برای امت من ، پس آن محبوب ترین نمازها به سوی من است و اما نماز شام ، آن ساعتی است که خدا توبه ی آدم را قبول کرد و میان آن وقت که خورد از آن درخت و میان آن توبه ی او را قبول کرد ، سیصد سال بود از روزها ی دنیا و در روزها ی آخرت روز مثل هزار سال است . پس آدم سه رکعت نماز کرد ، یک رکعت برای خطای خود و یک رکعت برای خطای حوا و یک رکعت برای تئبه ی او ، پس حق تعالی این سه رکعت را واجب کرد بر امت من .» پس گفت : به چه علت وضو بر آن چهار عضو واقع شد ؛ در حالی که این ها پاک ترین اعضایند در بدن ؟ فرمود:«چون شیطان آدم را وسوسه کرد و نزدیک درخت آمد وبه سوی درخت نظر کرد ، آبرویش رفت و چون برخاست و روانه شد و آن اول قدمی بود که بسوی کناه روانه شد . پس به دست خود آن میوه را گرفت و از آن خورد ، زیورها و حله ها از بدنش پرواز کرد . پس دست خود سر گذاشت و گریست و چون حق تعالی توبه ای او را قبول کرد . واجب گردانید بر او و ذریتش وضو را بر این چهار عضو و امر کرد که رو را بشوید ، برای آن که به آن درخت نظر کرد و امر کرد که دست ها را بشوید ، چون به سوی آن درخت دراز کرد و گرفت و امر کرد او را به مسح سر ، چون دست را بر سر گذاشت و امر کرد او را به مسح پاها ، برای این که به سوی گناه راه رفت . گفت : خبر ده مرا که به چه سبب سی روز روزه بر امت تو واجب شده است ؟ فرمود : چون آدم از آن درخت خورد ، سی روز در شکمش ماند ، پس خدا بر فرزندانش سی روز گرسنگی و تشنگی را واجب گردانید و آنچه می خورند در شب ، تفضلی از خدا بر ایشان و بر آدم نیز چنین واجب بود . پس خدا بر امت من این را واجب گردانید . چنانچه در قرآن فرموده است : « بر شما نوشته شده است روزه ، چنانچه نوشته شده بود بر آنها که پیش از شما بودند.»(1) موضوعات مرتبط: دینی ، امامت و معصومین ، ، برچسبها: از وجود مبارک امام حسین نقل شده است که « حبیب بن مظاهر» از حضرت پرسید : مولای من شما قبل از خلقت عالم چگونه بودید؟ حضرت فرمود: ما موجودات نورانی بودیم که بر گرد عرش الهی دور می زدیم و به فرشتگان تسبیح و حمد سپاس خدا را یاد می دادیم . همچنین حضرت سید الشهدا(ع) در کربلا پس از اتمام حجت فراوان ارزشها و فضایل اهل بیت (ع) را اینچنین مطرح کردو فرمود: همانا وقتی خداوند بزرگ ، آدم را آفرید و اندام و خلقت او را اعتدال بخشید، نام هرچیزی را به آن آموخت (اشاره است به سوره بقره آیه 37) ؛ و او را بر فرشتگان عرضه نمود، و نور محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) را، در صلب آدم نهاد ، بگونه ای که نور آنان همه جا را روشن کرده بود، بر افق های آسمانها، پرده ها، بهشت ، کرسی و عرش الهی ، همه جا را روشن کرد؛ پس خدا فرشتگان را فرمان سجده بر آدم داد تا او را بزرگ شمارند، خدا آدم را برتری داد بدان علت که نور پنج تن را در بر داشت ؛ همان انواری که آسمانها را روشن کرده اند ؛ پس همه فرشتگان بر آدم سجده کردند جز ابلیس ؛ که از فروتنی برابر عظمت پروردگار سر باز زد و از فروتنی برابر انوار ما سر پیچی کرد، فرشتگان فروتنی کردند و سجده نمودند ، پس شیطان خود را بزرگ پنداشت و بالاتر دانست ؛ که به علت سر پیچی و خود بزرگ بینی از کافران شد . موضوعات مرتبط: امامت و معصومین ، احادیث و حکایات از معصومین، ، برچسبها: شیخ عبدالله موسیانی که از شاگردان آیه الله العظمی مرعشی نجفی رحمه الله علیه بوده نقل کرده است که : حضرت آیه الله مرعشی به طلاب می فرمود: علت آمدن من به قم این بود که پدرم آقا سید محمود مرعشی که از زهاد و عباد معروف زمان خود بود ، چهل شب در حرم امیر المو منین(ع) بیتوته کرد تا آن حضرت را ببیند . شبی در حال مکاشفه امیر مومنان(ع) را دیده بود که به او فرمود، سید محمود، چه می خواهی ؟ عرض کرد : می خواهم بدانم قبر فاطمه (س) کجاست ؟ فرمود : من نمی توانم بر خلاف وصیت آن حضرت قبر را معلوم کنم . عرض کرد : پس من اگر بخواهم آن حضرت را زیارت کنم چه کنم ؟ حضرت فرمود : خداوند جلال و جبروت حضرت زهرا(ع) را به فاطمه معصومه(س) عنایت کرده است ، هر کسی بخواهد ثواب زیارت حضرت فاطمه (س) را درک کند به زیارت حضرت معصومه برود. آیت الله مرعشی می فرمود : من به همین علت به قم آمدم و ماندگار شدم و الان شصت سال است که هر روز من اولین زائر حضرت هستم .(1) 1- فروغی از کوثر ، زندگانی حضرت معصومه (س) ص 87 موضوعات مرتبط: امامت و معصومین ، ، برچسبها: توقیع امام زمان به آخرین رابطش علی بن محمد سمیری
بسم الله الرحمن الرحیم ای علی بن محمد سمری، خداوند در سوگ فقدان تو پاداشی بزرگ به برادرانت عطا کند، تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت ، کارها یت را مرتب کن و هیچ کس را به جانشینی خود مگمار، دوران غیبت کامل فرا رسیده و من جزء با اجازه خدای متعال ظهور نخواهم کرد و ظهور من پس از گذشت مدتی طولانی و قساوت دلها و پرشدن زمین از ستم خواهد بود ، افرادی نزد شیعیان من ادعا می کنند که مرا مشاهده کرده اند آگاه باشید که هرکس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی چنین ادعایی بکند درغگو و افترا زننده است و هیچ حرکت و نیرویی جز به خداوند اعظم نیست
موضوعات مرتبط: مهدویت، ، برچسبها:
|
نظر آيت الله مصباح يزدي درباره مستند ظهور پرداختن به اينگونه مسائل صحيح نيست
|
|
موضوعات مرتبط: مهدویت، ، برچسبها: در حديثي علامه مجلسي از امام باقر(عليه السلام) نقل مي كند كه پيغمبر اكرم(ص) فرمود: «... ان عن يمين الله-- او عن يمين العرش- قوماً منا علي منابر من نور، وجوههم من نور و ثيابهم من نور تغشي وجوههم ابصارالناظرين دونهم قال ابوبكر: من هم يا رسول الله؟ فسكت. فقال الزبير من هم يا رسول الله؟ فسكت. فقال عبدالرحمن: من هم يا رسول الله؟ فسكت. فقال علي عليه السلام: من هم يا رسول الله؟ فقال: هم قوم تحابوا بروح الله علي غير انساب و لا اموال اولئك شيعتك و انت امامهم يا علي. (1) در طرف راست عرش خدا، قومي از ما بر منابري از نور قرار دارند كه چهره هاي آنان از نور است و لباسهايشان از نور است بگونه اي كه چهره هاي نوراني آنان، چشم ناظران را فرو مي پوشاند. ابوبكر گفت: اي رسول خدا اينان چه كساني هستند؟ پيامبر ساكت ماند. آنگاه زبير همان سؤال را كرد و پيامبر خدا سكوت كرد. سپس عبدالرحمن سؤال را تكرار كرد و بازهم آن حضرت سخني نگفت. پس علي (عليه السلام) پرسيد اي رسول خدا آنها كيستند؟ پيغمبر اكرم(ص) فرمود آنها قومي هستند كه به وسيله «روح الله» بين آنها پيوند محبت برقرار مي شود بدون آن كه نسبتهاي خانوادگي و منافع مادي و امور دنيوي در اين محبت و پيوند نقشي داشته باشد. اينان شيعيان تواند و تو امام آنها هستي اي علي(ع) . مرحوم مجلسی در ذیل حدیث می گوید: روح الله یعنی به رحمت خدا و این که حب آنان نسبت به یکدیگر به خاطر خدا است نه به خاطر مال و نسب و سایر امور دنیوی . ضمن آنکه باید دانست تفسیر اینگونه احادیث را باید به اهل فن واگذار نمود و از تفاسیر که جهت مقاصد خاصی استفاده می گردد امتناء نمود . موضوعات مرتبط: مهدویت، ، برچسبها: حدیث شریف از حضرت امام جعفر صادق (ع) روایت شده ، که متذکر کوفه شدند ، سپس فرمودند: زود است که خالی شود کوفه از مومنین و پیچیده شود اوراق علم از او، پس از آن ظاهر شود علم در شهری که اسم آن قم است ، و آن معدن علم و فضیلت است ، تا اینکه باقی نماند در روری زمین مستضعف در دین ( کنایه مستضعف با توجه به آیه ۹۴ سوره نساء ، کسانیکه ندای حق و اسلام ناب محمدی(ص) را نشنیده باشند) حتی دخترهایی که در حجله باشند و این مطلب در نزدیکی ظهور قائم ما می باشد،پس قرار میدهد خداوند قم و قائم مقام حجت در زمین (کنایه از ولایت فقیه می باشد)که افاضه می شود علم از قم بسوی شهرهای در مشرق و مغرب عالم ، تمام می کند خداوند حجت را بر مردم ، تا اینکه با قی نماند احدی در زمین که علم و دین به او نرسد . پس از آن ظاهر می شود ، مهدی آخر الزمان(عج) و می گردد سبب نقمت و سخط خدا بر خلق ، برای اینکه انتقام نمی کشد خدا از خلق مگر بعد از انکار خلق حجت خداوند را(۱) اللهم اقتل به الجبارۀ : از دعاهای لازمه در عصر غیبت: خدایا ستمگران خونریزان را به دست با برکت حجت خود نابود فرما. توضیح: منظور از شهر قم مرکز جهان تشیع و مردمان ایران است و طبق فرموده بناینگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) که فرمودند: ما انقلاب خود را به جهان صادر می نماییم. حال می بینیم که این وعده پروردگار در حال وقوع است و انقلاب ایران سرمشق انقلابهای منطقه گردیده و جهان سلام در حال بیداریست و انشالله با سعی و کوشش و گوش به فرمان بودن فرمایشات مقام عظمای ولایت در راه این وعده الهی هر چه بیشتر قدم برداریم تا پرچم مقدس این انقلاب را به صاحب اصلیش حضرت مهدی(عج) برسانیم . اللهم عجل لولیک الفرج 1- بحار النوار جلد 14 صفحه 338 موضوعات مرتبط: مهدویت، ، برچسبها: حدیث اول روایت شده از پیغمبر خاتم(ص) که فرمود: دو طائفه از مردم اهل آتش هستند که آنها را من درک نمی کنم: اولی آنها ، مردمی هستند که تازیانه بدست دارند شبیه بدنباله گاو، که با آن مردم را می زنند . و دومی ، زنهائی هستند لباس پوشیده اند ولیکن عریانند (مراد این حدیث بدن نما می باشد) جلب نمایند مردان را به خودشان و خودشان به مردها میل می نمایند، داخل بهشت نخواهند شد و بوی بهشت را استشمام نخواهند نمود. مولف: پناه می برمبه خدا از شرور و فتن آخر الزمان حدیث دوم پیغمبر اکرم(ص) فرمود: هر آینه پیدا می شود در میان شما مردم، آتشی که آن آتش حالا خاموش است، از سرزمینی که آنجا را (برهوت) گویند، بسوی شما می آید و مردم از آن آتش در عذاب دردناک خواهند بود ، پامال می کندجان و مال مردم را، دور می زند دنیا را در مدت هشت روز پرواز می کند به آسمان ، مانند ابر و باد و گرمی و حرارتش در شب فزونتر است گرمی روز و از برایش غرش و صدائی است بین آسمان و زمین مثل غرش ابر و برق عاصف، و آن آتش از سرهای مردم بدانها نزدیکتر است. سپس حذیقه عرض کرد: یا رسول الله(ص) آیا مومنین آنروز از آن آتش در امانند؟ حضرت فرمود: کجا هستند مومنین و مومنات ، مردمان آنروز شرورتر از حیوانات وحشی هستند ، مثل چهار پایان دور هم جمع می شوند و بر یکدیگر می جهند و یکنفر در میان آنها نیست که بگوید ، اینکار را ترک نمایید. موضوعات مرتبط: مهدویت، ، برچسبها: وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَئُوفٌ بِالْعِبادِ بعضى از مردم (با ايمان و فداكار، همچون على(عليه السلام (در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر)صلى الله عليه وآله((، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى فروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. مفسر معروف اهل تسنن «ثعلبى» مى گويد: هنگامى كه پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله)تصميم گرفت به «مدينه» مهاجرت كند، براى اداى دين هاى خود و تحويل دادن امانت هائى كه نزد او بود على(عليه السلام) را به جاى خويش قرار داد و شب هنگام كه مى خواست به سوى غار «ثَور» برود و مشركان، اطراف خانه او را براى حمله به او، محاصره كرده بودند، دستور داد على(عليه السلام) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگى (بُرْد حَضْرَمى) كه مخصوص خود پيغمبر بود روى خود بكشد، در اين هنگام خداوند به «جبرئيل» و «ميكائيل» وحى فرستاد: من بين شما برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانى تر قرار دادم كدام يك از شما حاضر است ايثار به نفس كند و زندگى ديگرى را بر خود مقدم دارد؟ هيچ كدام حاضر نشدند. به آنها وحى شد، اكنون على(عليه السلام) در بستر پيغمبر خوابيده و آماده شده جان خويش را فداى او سازد، به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد. هنگامى كه جبرئيل بالاى سر و ميكائيل پايين پاى على(عليه السلام) نشسته بودند، جبرئيل مى گفت: «بَه، بَه، آفرين بر تو اى على! خداوند به واسطه تو بر فرشتگان مباهات مى كند«. در اين هنگام آيه فوق نازل گرديد(1) و به همين دليل آن شب تاريخى «ليلة المبيت» ناميده شده است. «ابن عباس» مى گويد: اين آيه هنگامى كه پيغمبر از مشركان كناره گرفته بود و به سوى غار مى رفت درباره على(عليه السلام) كه در بستر پيغمبر خوابيده بود نازل شد.(2) »ابو جعفر اسكافى» مى گويد: جريان خوابيدن على(عليه السلام) در بستر پيغمبر(صلى الله عليه وآله)به تواتر ثابت شده و غير از كسانى كه مسلمان نيستند و افراد سبك مغز آن را انكار نمى كنند.(3)-(4) * * * 1 بحار الانوار»، ج 19، ص 38، 39، 64 و 86، و ج 36، ص 40 و 43 . 2 بحار الانوار»، ج 19، ص56، ح 16، و ج 36، ص41، ح 3، و ص42، ح 5 . 3همان طور كه «ابن ابى الحديد» در «شرح نهج البلاغه»، ج 13، ص 261 و 262 ذكر كرده است; «الغدير»، ج 2، ص47. 4. ج دوم «الغدير» ص48 به بعد مى نويسد: «غزالى» در كتاب «احياء العلوم»، ج 3، ص238 و «گنجى» در كتاب «كفاية الطالب»، ص114 و «صفورى» در «نزهة المجالس»، ج 2، ص209 و «ابن صباغ مالكى» در كتاب «الفصول المهمة»، ص33، «سبط ابن جوزى حنفى» در «تذكرة الخواص»، ص21، «شبلنجى» در «نور الابصار»، ص86 و «احمد» در «مسند»، ج 1، ص348 و «تاريخ طبرى»، ج 2، ص 99 تا 101، و «ابن سعد» در كتاب «الطبقات»، ج 1، ص212، و «ابن هشام» در «سيرة»، ج 2، ص291 و «حلبى» در «سيره» خود و «تاريخ يعقوبى»، ج 2، ص29 جريان «ليلة المبيت» را نقل كرده اند. موضوعات مرتبط: ، ، برچسبها: حدیث اول: روایت شده از رسول اکرم(ص) که فرمود: زود است بیاید زمانی بر امت من که بت ها را پرستش نمایند . تعجب کردند اصحاب ، عرض نمودن ، ای پیغمبر خداوند، آیا پرستش می نمایند بت ها را؟ حضرت فرمود: آری ، هر درهمی از پول نزد آنان بتی است، سپس فرمود ، می آید در آخر الزمان مردمانی از امتم که در مساجد حلقه حلقه می نشینند و ذکر آنها دنیا و محبت دنیا می باشد ، با آنان همنشین مباشید،(یعنی در مجالس آنان ننشینید) ، که خدا از آنها دور و بیزار است.(1) حدیث دوم: اصبغ بن نباته از حضرت علی امیرالمومنین(ع) نقل کرده ، که شنیدم ، از حضرت امیر المومنین(ع) فرمود: ظاهر می شود در آخر الزمان نزدیک ظهور که بدترین زمانها می باشد زنها مکشفه عریان (کنایه از لباسهای بدن نما و بد حجابی) که بدون اجازه شوهر از خانه خارج می شوند، در حالتی که آرایش کرده باشند و خودشان را به نا محرم ارائه دهند و از دین خارجند؛ و در فتنه ها داخل می گردند ، سرعت کننده باشند بسوی لذتها ، میل کننده هستند به شهوترانیها ، محرمات خدا را حلال می شمارند و مخلد در جهنم می باشند .(2)
حدیث سوم: حدیث شریف ذیل آیه شریفه: اسکن انت و زوجک الجنته. نقل شده است از حضرت رسول اکرم(ص) که فرمود، وقتیکه بیاید بر امت من هزارو صد و هشتاد سال، حلال می شود عز و بت و رهبانیت بر قله های کوه (کنایه از ازدواج نکردن) برای اینکه خلق در سال هزار و دویست اهل حرب و جنگ و قتل هستند، پس تربیت کردن سگ بهتر از تربیت بچه است، و اگر زن مار بزاید بهتر از زاییدن بچه است(3)
حدیث چهارم: روایت کرده ابو حمزه ثمالی از حضرت ابی جعفر(ع) که فرمود: یافتم در کتاب امیر المومنین(ع) که: پیغمبر اکرم(ص) فرمود: وقتیکه ظاهر شد زنا(یعنی عملی شد) فوت ناگهانی زیاد می شود، وقتیکهع کم فروشی شد، خداوند می گیرد نعمات خود را و مبتلا می کند آنها را (مردم) بگرانی و سختی. وقتیکه منع کردند و نداند خمس و واجبات مالشان را، زمین برکت خودش را از زراعت و میوه و معدنها می گیرد. زمانیکه بر گشتند از حکم خدا بسوی غیر حکم خدا، کمک شوند ستمگران و دشمنان آنها ، زمانیکه قطع رحم کردند ، قرار می گیرد مال در دست شریر ترین مردم اهل آن زمان . زمانیکه امر بمعروف و نهی از منکر نکردند و متابعت خوبان از اهل بیتم را نکردند (یعنی آل پیغمبر(ص)) مسلط گرداند خداوند اشرار را بر آنها ، در این هنگام خوبان آنها دعا می کنند مستجاب نمی شود.(4) توضیح: اینها جزای اعمال است در دنیا، چه رسد بآخرت ، و بیچارگی هائی که مبتلا می گردند و هرچه فریاد کشند بجائی نرسند. انشالله کشور عزیزمان و ملت مسلمان ایران با اطاعت از ولایت و توسل به اهل بیت از این بلاها دور باشند انشالله 1- جامع الخبار 2- من لا یحضره الفقیه ص 311 3- تفسیر روح البیان 4-عقابی الاعمال
موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: بیانات پیغمبراکرم(ص) راجع به علامات آخر الزمان جابر بن عبدالله انصاری که از موثقین شیعه است روایت کرده که: حجة الوداع را با پیغمبر اکرم (ص) بجا آوردم و حضرت برای وداع کعبه آمده بود. و حلقه درب را گرفت و به بلندترین صدای خود فرمود: ای مردم ، اهل مسجد و بازاریان جمع شدند. حضرت فرمود: چیزهائی را که چس از من واقع می شود می گویم، بشنوید، و حاضرین به غائبین برسانند. سپس پیغمبر(ص) گریه کرد و از گریه او جمیع مردم گریستند،همین که از گریه ساکت شد،فرمود : خدا رحمت کند شما را ، بدانید که مثل شما در این روز تا یکصد و چهل سال مثل برگی است بی خار، سپس بیاید زمانیکه تا دویست سال مانند برگ خاردار است ، پس از آ« بیاید که چون خارهای بی برگ می باشد. در چنان زمانی دیده نمی شود جز قدرتمندان ظالم و توانگر بخیل و عالم علالقمند بمال و فقیر دروغگو و پیرمرد بدکار و بچه و جوان بی بند و بار، و زن احمق وسست. پناه بخدا می برم از شرور، میگویم: بیدار شوید و متنبه گردید و جدا نشوید از ثقلین که کتاب خدا و عترت پیغمبر است . پس از آن پیامبر(ص) گریست ، سلمان به پا خاست و عرض کرد: ای رسول خدا در چه وقت اینها واقع خواهد شد ؟ حضرت فرمود: ای سلمان وقتی که علماء اسلام کم شوند و خوانندگان قرآن از بین بروند و زکات را به مستحق ندهند و منکرات را آشکارا نمایند، و صدای مردم در مساجد بلند گردد ، و دنیا را با لای سر و علم را زیر پا گذارند و سخن دروغ گویند، و غیبت را میوه مجالس قرار دهند و حرام را غنیمت شمرند، بزرگان به کوچکان رحم نکنند و کوچکان بزرگان را محترم نشمرند. پس در این وقت و چنین زمانی نازل شود بر آنان لعنت ، و قرار می دهد آسیب ، آنان را در بین خودشان و دین در بین آنان تنها لفظی است، چون دارای این خصال شوند، منتظر باد سرخ(اشاره به مطالب ناگوار) و مسخ گردیدن و سنگسار شدن باشند . بیان این مطلب در قرآن است که خداوند می فرماید: بگو، اوست توانا که برانگیزد بر شما عذابی از فوق و یا از زیر پای شما و یا شما را لباس حزبی پوشاند، که بروی یکدیگر شمشیر بکشید ، نظر کن که ما چگونه آیات را زیرورو می کنیم. پس جمعی از اصحاب برپا خاستن و عرض کردند، یا رسول الله(ع) درچه وقت اینها واقع می شود، حضرت فرمود:زمانیکه نماز را تاخیر اندازند و پیروی از شهوات نمایند و میگساری کنند و پدران و مادران را دشنام دهند و حرام را سود و زکات را زیان دانند، مرد از زن اطاعت نماید، و همسایه آزار شوند ، و صله رحم م مهربانی بزرگان از بین رود، و حیا کوچک ها کم شود و بناها را محک م سازند و بر بندگان ستم نمایند و از روی هوی و هوس گواهی دهند، و حکم بنا حق کنند و فرزند پدر خود را دشنام دهد ، و برادر به برادر خود حسد ورزد، و با شریکان به خیانت معامله کنند ، وفا کم شود ، زنا فراوان گردد ، مردان خود را به لباس زنان زینت دهند، و پرده حیا از مردم سلب گردد، تکبر مثل سم در قلوب آنان راه یابد ، نیکی کم شود ، بیدادا گری فراوان گردد، بزرگان را توهین نمایند، مدح را بمال طلب نمایند و مال را برای غناء انفاق نمایند. بسبب اشتغال بدنیا از آخرت باز مانند ، ورع و تقوی کم و طمع و هرج و مرج زیاد شود، و مومن خوار، و منافق عزیز گردد، مساجد آنان به اذان معمور است، لیکن دلهای آنها از ایمان خالی است، به قرآن استخفاف نمایند، و هر پستی و زبونی را برسانند بمومن ، و در آن زمان صورتشان آدمی و دلهاشان شیاطین است، سخنهای آنها شیرین و دلهای آنها از حنظل تلخ تراست، آنان گرگانی هستند که لباس آدمی بر تن پوشیده اند، روزی نیست مگر اینکه خداوند می فرماید: آیا در حق من مغرور می شوید؟ یا بر من جرئت می ورزید؟ گمان می کنید که شما را بیهوده آفریدم و شما بسوی من بر نمی گردید؟ قسم بعزت و جلال خودم اگر نبود آن کسانیکه مرا به اخلاص بندگی می کنند، مهلت نمی دادم کسی را که نافرمانی مرا کند ولو در یک لحظه ، و اگر نبود پرهیزکاری ورع پیشه ام ، هر آیینه قطره ای باران نمی فرستادم ، بسی شگفت است از مردمی که دارائیشان آنها را مشغول داشته و دارای آرزوهای دور و دراز هستند در حالیکه اجل ، آنان را نزدیک است و آنان بمجاورت خدای خود طمع دارند، لیکن جز بعمل صالح به آن نخواهند رسید و عمل انجام نمی شود، جز به عقل و تقوی . ذکر نکته 1- در ابتدای حدیث این نکته مهم ذکر شده که : بیدار شوید و متنبه گردید و جدا نشوید از ثقلین که کتاب خدا و عترت پیغمبر است یعنی کسانی دچار گمراهی می شوند که ولایت مدار نباشند و اهل دین و قرآن نباشند. 2- خیلی از نکات یاد شده در حدیث برای کل بلاد اسلامی وبعضا دنیا ذکر گردیده و نباید آنرا در یک جامعه کوچک مثلا ایران ما مقایسه نمود بلکه می بایست کل را در نظر گرفت. 3- علت ذکر این احادیث آگاهی از دوران آخر الزمان و دوری جستن از منکرات آن می باشد در واقع چراغ راهی برای ما بوده تا از چاهای پیش رویمان آگاه شویم . اللهم عجل لولیک الفرج موضوعات مرتبط: مهدویت، ، برچسبها: شیطان و اختراع دین
امام صادق(ع) فرمود: مردی در زمانهای گذشته زندگی می کرد و می خواست دنیا را از راه حلال به دست آورد ، و ثروتی فراهم نماید که نتوانست. از راه حرام کوشش کرد تا مالی به دست آورد نتوانست. شیطان برایش مجسم شد و آشکار گشت و کفت: از حلال و حرام نتوانستی مالی پیدا کنی ، می خواهی من راهی به تو بیاموزم که اگر عمل کنی به ثروت سرشاری برسی و عده ای هم پیرو پیدا کنی ؟ گفت: آری مایلم. شیطان گفت: از نزد خودت دینی اختراع کن و مردم را به آن دعوت نما . او کیشی اختراع کرد و مردم، گردش را گرفته و به مال زیادی رسید . روزی متوجه شد کار ناشایستی کرده و مردمی را گمراه نموده است؛ تصمیم گرفت به پیروانش بگوید که گفته ها و دستوراتم باطل و اساسی نداشته است. هرچه گفت: آنها قبول نکردند و گفتند: حرفهای گذشته ات حق بود است و اکنون خودت در دینت شک کرده ای؟ چون این جواب راشنید ؛ غل و زنجیری تهیه کرد و به گردن خود آویخت و می گفت: این زنجیر ها را باز نمی کنم تا خدای متعال توبه مرا قبول کند. خداوند به پیامبر آن زمان وحی نمود که به بگو: قسم به عزتم اگر آنقدر مرا بخوانی و ناله کنی که بند بندت از هم جدا شود دعایت را مستجاب نمی کنم، مگر کسانی که به مذهب تو مرده اند و آنها را گمراه کرده بودی به حقیقت کار خود اطلاع دهی و از کیش تو بر گردند پند تاریخ ،ج 4 ، ص 251موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: اولین کسی که در پیشگاه با عظمت الهی تکبر نمود و به دستور خالق عمل نکرد. - اولین کسی که معصیت و نافرمانی خدا را کرد و آشکارا با او مخالفت کرد. - اولین کسی که به دروغ گفت: خدا گفته از این درخت نخورید، چون درخت جاوید است و اگر کسی از ان بخورد تا ابد زنده می ماند و با خدا شریک می شود. - اولین کسی که قسم به دروغ خورد و گفت: من شما را نصیحت می کنم. - اولین کسی که نماز خواند و یک رکعت آن چهار هزار سال طول کشید. - اولین کسی که منبر رفت و برای ملائکه سخنرانی و صحبت کرد. - اولین کسی که به خدا مشرک شد. - اولین کسی که غنا و آواز خواند، همان زمانی که آدم (ع) از درخت نهی شده خورد. - اولین کسی که از خوشحالی سرود خواند و آن هنگامی بود که آدم(ع) به زمین آمد. - اولین کسی که نوحه خواند و گریست، چون او را به زمین فرستاند، به یاد بهشت و نعمتهای آن نوحه . گریه کرد. - اولین کسی که لواط کرد، چون زمانی که به میان قوم لوط آمد خود را در اختیار آنان قرار داد تا با او لواط کنند. - اولین کسی که دستور ساختن منجنیق را داد تا حضرت ابراهیم(ع) را با آن در آتش اندازند. اولین کسی که دستور ساختن نوره را در زمان حضرت سلیمان داد ، برای این که موهای اضافی پای بلقیس پادشاه سبا از زمین ببرند. - اولین کسی که دستور ساختن شیشه را داد تا حضرت سلیمان (ع) آن را روی خندق گذارد و بلقیس را آزمایش کند. - اولین کسی که با ابوبکر بیعت کرد تا مردم را منحرف کند و از مسیر حق برگرداند. - اولین کسی که عبادت و بندگی او، فرشتگان را به تعجب در آورد. - اولین کسی که به خدا خود اعتراض کرد. - اولین کسی که خدا را در آسمان پرستید. - اولین کسی که شبیه شدن به دیگران (مسخره کردن) را مطرح کرد و مردم را به آن تشویق کرد. - اولین کسی که سحر و جادو کرد و آن دو را به مردم یاد داد. - اولین کسی که ساز درست کرد و خود، آن را نواخت. - اولین کسی که برای مخالفت با پیامبران ریش خود را تراشید. - اولین کسی که برای مست شدن مردم، شراب درست کرد. - اولین کسی که ساختن آلات موسیقی را به قابیل آموخت. - اولین کسی که وقتی وارد جهنم می شود، خطبه می خواند. - اولین کسی که مکر و حیله و خدعه نمود. - اولین کسی که نقاشی کرد و چهره کشید. - اولین کسی که آتش حسدش شعله ور شد. - اولین کسی که به ناحق مخاصمه و جدال کرد. - اولین کسی که خدای تعالی او را لعنت نمود و از ناراحتی فریاد کشید. - اولین کسی که به خدا کفر ورزید. - اولین کسی که گریه دروغی نمود. - اولین کسی که عبادت و خلقت خود را ستود. - اولین کسی که صورت های مجسمه و بت را ساخت. - اولین کسی که جبرئیل و میکائیل و اسرافیل(ع) او را لعنت کردند. - اولین کسی که از ترس ملائکه فرار کرد و خود را مخفی نمود . - اولین کسی که دستور مساحقه نمود. امام باقر(ع) فرمود: وقتی خواسته ابلیس در قوم لوط عملی شد، خود را بصورت زن درآورد و سراغ زنان آمد و گفت: آیا مردان شما با هم لواط می کنند؟ در جواب گفتند: آری. دستور داد شما نیز با هم مساحقه کنید. نصیحتهای شیطان نوشته رو حالله کایینی و مهدی شعبانی مهردرانی موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: آفرینش حوا(ع) روایت شده است که عبدالله بن سلام از رسول خدا(ع) پرسید :چرا آدم را ،آدم نامیدند؟ فرمود: برای اینکه از خاک روی زمین خلق شد. پرسید: آدم از همه خاک ها خلق شد یا از یک خاک؟ فرمود: اگر از یک خاک خلق می شد ، مردم یکدیگر را نمی شناختند و همه بر یک صورت بودند. پرسید: ایشان را در دنیا مثل و مانندی هست؟ فرمود: خاک مثل ایشان است که در خاک سفید، و سبز و سرخ و رنگین و نیم رنگ و رنگ خاکی و کبود است و در آن شیرین و شوره زار و هموار و ناهموار و زمین سخت هست، چس به این سبب در میان مردم نرم و درشت و سفید و سرخ و زرد و رنگین و نیم رنگ و سیاه هست ،به رنگ خاک پرسید آدم از حوا به هم رسید یا حوا از آدم؟ فرمود: بلکه حوا را خلق کرد از آدم. اگر آدم از حوا خلق می شد، طلاق به دست زنان بود و به دست مردان نمی بود. پرسید؟ از کل او خلق شد ،یا از بعض او؟ فرمود: اگر از کل او خلق می شد، در قصاص حکم مردان و زنان یکی بود. پرسید؟ از ظاهر آدم خلق شد یا از باطن او؟ فرمود: از باطناو و اگر از ظاهر او خلق می شد، هر آیینه زنان بی چادر می گشتند ، چنانچه مردان می گردند، پس به این سبب لازم شده است که زنان خود را مستور گردانند. پرسید: از جانب راست آدم خلق شده یا از جانب چپ؟ فرمود: اگر از جانب راستش خلق می شد، هر آیینه مرد و زن در میراث مساوی بودند، چون از جانب چپ او مخلوق شده است، زن یک سهم از ارث می برد و مرد دو سهم و شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است پرسید؟ از کجای او مخلوق شده؟ فرمود: از طینتی که زیاد آمد از دنده های پهلوی چپ او (1) البته ذکر این مطلب ضروریست که در مورد محل آفرینش حوا اختلاف است. عده ای می گویند که خداوند حوا را در بهشت و عده ای دیگر می گویند که بیرون بهشت آفرید. «کعب» و عده ای دیگر هم بر این قولند که: «خداوند حوا را در دنیا آفرید و ایشان بر تختی که آن جا مکه است تا هفتاد سال بود و فرشتگان بر گرد او بودند».(2) در مورد چگونگی آفرینش حوا نیز اختلاف نظر است . عده ای می گویند خداوند حوا را در دنیا از پهلوی چپ آدم آفرید. هنگام آفرینش حوا خوابی مانند نعاس بر آدم افکند و آنگاه از رگ پهلوی چپ او حوا را آفرید . پس چون حوا را آفرید آدم گفت: بر خدایا| این یست؟ گفت: این جفت توست تا با او آرام گیری. پس آدم دوستدار او شد و حوا نیز بسیار زیبا بود آن چنان که خبر آمده که خداوند نیکوی و جمال را در میان خلایق صد جزء آفرید، نود نه جزء آن را به حوا داده بود و یکی را به همه خلایق. وقتی حوا وارد بهشت شد، همه ی اهل بهشت تعجب کردند و آدم به هیچ کس راضی نشد، مگر به حوا و چون نعمت بهشت را خوردند ،نیکوتر شدندتا آن وقت که از آن درخت به وسوسه ی شیطان خوردند. البته این گفتار ، یکی از تحریفات تورات فعلی یهودیان است؛ چنانچه در باب دوم سفر پیدایش تورات در آیه 21 آمده است؛«خداوند خوابی گران بر آدم مستولی کرد تا بخفت و یکی از دنده هایش را گرفت و گوشت در جایش پر کرد و خداوند با آن دنده که ار آدم گرفته بود،زنی بنا کرد و آن را به نزد آدم آورد و آدم گفت: هما نا این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم ، از این سبب نساء نامیده ش؛ زیرا که از انسان گرفته شده است». روایات اسلامی بسیاری وجود دارد که این نظریات را به کلی رد می کند ، به عنوان مثال به روایتی از حضرت صادق(ع) اشاره می کنیم: از آن حضرت در باره خلقت حوا پرسیدند و عرض کردند:« جماعتی می گویند که خدای تعالی خلق کرد حوا را از دنده ی آخر دنده های چپ آدم » حضرت صادق (ع) فرمود: (سبحان الله و تعالی عن ذلک علواٌ کبیراٌ) «منزه است خداوند از آنچه می گویند» « کسی که این چنین سخنی را بگوید ، قائل می شودکه خداوند قادر نبوده خلق کند حوا را از غیر دنده ی آدم و خداوند را تشنیع و طعن را به روی پیغمبر خود باز کرده که کسی بگوید: آدم با بعضی از بدن خود جماع می کرده ، چه سبب شده کهآنها این گونه سخنان را می گویند؟ خدا حکم کند میان ما و ایشان» سپس آن حضرت فرمود :« چون حق تعالی خلق کرد آدم را از خاک ، امر کرد ملائکه را که بر او سجده کنمایند و خواب را بر آدم غالب نمود و مجدداٌ از باقی ماند گل آدم خلق کرد حوا را و او را در میان پاهای آدم جای داد تا زنان تابع مردان شوند و حوا حرکت کرد و از حرکت او آدم بیدار شد . ندایی به حوا رسید که از آدم دور شو، چون آدم نظرش بر حوا افتاد ، مشاهده نمود بسیار شبیه اوست، ولیکن فرقی دارد این است که او زن است. پس با حوا سخن گفت و حوا نیز به لغت او جواب داد . آدم از او پرسید : تو کیستی؟ گفت: من خلقی هستم، چنان که می بینی و خدای تعالی من را خلق کرده است. در این هنگام آدم مناجات کرد و گفت : خدایا، کیست این مخلوق نیکو که قرب او مونس من گردید و نظر کردن به سوی او من را از وحشت و دهشت بیرون کرد؟ خدای تعالی وحی فرمو: این کنیز من حواست، آیا می خواهی با تو باشد و مونس تو گردد و با تو سخن گوید و به هر چه امر کنی ، اطاعت کند ؟ عرض کرد : بلی، ای خدای من . و تو را به این نعمت ، حمد و شکر نمایم تا زنده هستم . خداوند باز وحی فرمود: اکنون که طالب او هستی ، او را از من خطبه و خواستگاری کن ؛ زیرا که او کنیز من است و صلاحیت دفع شهوت تو را دارد و در آن هنگام خداوند ، شهوت مقاربت با زن را در آدم قرار داد . آدم عرض کرد پروردگارا: از تو خواستگاری می کنم او را ، به چه چیزی در مقابل این خواستگاری و خواهش از من راضی می شوی؟ حق سبحان وحی فرمود: رضای من در این است که معالم و احکام دین من را به او تعلیم نمایی . آدم عرض کرد: قبول کردم اگر تو همین را بخواهی. حق تعالی فرمود: من همین را می خواهم و او را به تو ترویج نمودم، به سوی خود دعوتش کن. آدم به حوا گفت: بیا نزد من ، حوا در جواب گفت : تو باید بیایی نزد من ؛ زیرا تو در خواستگاری پیش قدم شدی. خداوند به آدم فرمود که : تو برو پیش حوا. آدم به امر خداوند بر خاست و به طرف حوا رفت و به همین جهت است که باید مردان برای خواستگاری به سوی زنان بروند این است قصه آدم . حوا»(3) 1- علل الشرایع، ص 471/ حیوۀ القلوب، ج1 ، ص 89 2- قصص النباء نیشابوری ، ص 12 3- علل الشرایع(مسترحمی) ، ص 61 . موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |